سیگاری خاموش به اندازه پنج پک ,کاغذی مچاله شده , یک مداد مشکی که سرش جویده شده. این ها باقی مانده سطل اشغال بودند . بقیه اش را یا خورده بودند یا دزدیده .اینها تنها باقی مانده های دنیا برای من بود همراه با بوی گند شیرابه که خودش را گربه ها لیس زده بودند و بویش را که نمیتوانستند ببرند برای سطل اشغال یادگاری گذاشته بودند.