از صحبت آنها با یکدیگر متوجه شدم دو نفر هستند. یکی از آنها می پرسید ناهار امروز چیه؟ دیگری گفت: شنبه ها غذای پرسنل لوبیا پلوست. سرم به شدت درد می کرد. چشم هایم را بسته بودند. ساعت را سئوال کردم . همان پاسخ داد: دوازده ظهر.
از صحبت آنها با یکدیگر متوجه شدم دو نفر هستند. یکی از آنها می پرسید ناهار امروز چیه؟ دیگری گفت: شنبه ها غذای پرسنل لوبیا پلوست. سرم به شدت درد می کرد. چشم هایم را بسته بودند. ساعت را سئوال کردم . همان پاسخ داد: دوازده ظهر.