انگار یادمان رفته مهربانی کردن را. چقدر فاصله گرفتیم از دنیای کودکی، روزهایی که اشک میریختیم با گریه یک کودک خیابانی، درد میکشیدیم آنگاه که میدیدیم دستهای زبر و خشن پدر را، نگاه خسته مادر را، بال شکسته یک پرنده را و چشمهای منتظر یک گربه گرسنه را.
انگار یادمان رفته مهربانی کردن را. چقدر فاصله گرفتیم از دنیای کودکی، روزهایی که اشک میریختیم با گریه یک کودک خیابانی، درد میکشیدیم آنگاه که میدیدیم دستهای زبر و خشن پدر را، نگاه خسته مادر را، بال شکسته یک پرنده را و چشمهای منتظر یک گربه گرسنه را.