سالهاست که اینجا زندگی میکنم. زمان دقیقش را به یاد نمیآورم اما یادم هست که یک روز غروب بود. مرا دید و پسندید و با خود به اینجا آورد. اینکه دقیقا انتخابش بودهام یا خیلی اتفاقی بدستم آورد را نمیدانم اما میدانم که تبدیل شدهام به نزدیکترین دوست و محرم اسرارش.