راننده آنقدر داد زده بود تا مسافرانش را جمع کند که حسابی خسته شده بود. اوج گرمای تابستان بود و مردادماه خودنمایی میکرد. هر دو طرف جاده یکدست پوشیده از مزارع گندمی بود که به رنگ طلایی درامده بودند.
راننده آنقدر داد زده بود تا مسافرانش را جمع کند که حسابی خسته شده بود. اوج گرمای تابستان بود و مردادماه خودنمایی میکرد. هر دو طرف جاده یکدست پوشیده از مزارع گندمی بود که به رنگ طلایی درامده بودند.