با متر روی دوشم و دوربین توی دستم، در حالی که چشمانم از اشکِ خندهها خیس بود زدم بیرون: «خیال دارم این بار یه عکس توپ بگیرم و بزنم تو گوش رکورد فروش قبلی.» مریم خندید: «خدایی میگی بزنم تو گوشش، یاد کنکور دادنت میافتم.
با متر روی دوشم و دوربین توی دستم، در حالی که چشمانم از اشکِ خندهها خیس بود زدم بیرون: «خیال دارم این بار یه عکس توپ بگیرم و بزنم تو گوش رکورد فروش قبلی.» مریم خندید: «خدایی میگی بزنم تو گوشش، یاد کنکور دادنت میافتم.