گوشه ی شی فلزی از خاک بیرون زده بود.در آن فضای نیمه تاریک میان خاک قرمزرنگ ، زردی خیره کننده ایی داشت. کمی سرش را کج کرد و انگشتش را به سمت شی فلزی گرفت وپرسید:«اون چیه؟» با نگاهش رد سمتی را که او نشان می داد دنبال کرد و جواب داد:« کدوم ؟»
گوشه ی شی فلزی از خاک بیرون زده بود.در آن فضای نیمه تاریک میان خاک قرمزرنگ ، زردی خیره کننده ایی داشت. کمی سرش را کج کرد و انگشتش را به سمت شی فلزی گرفت وپرسید:«اون چیه؟» با نگاهش رد سمتی را که او نشان می داد دنبال کرد و جواب داد:« کدوم ؟»