داستان «سایه زمان» نویسنده «نازنین سلیمانی» باد تندی می وزید برگهای خشک شده نارنجی رنگ پاییز دانه دانه از درخت به آغوش زمین میرفتند . بوی زمستان را می توانست شنید.