مرگ خواهر زیر برف، سکتۀ شوهر خواهر با دیدن صحنۀ مرگ همسرش، گنج میراثی، قتل دایی به خاطر گنج، یافتن معشوق در کوه وکما رفتن ده سالۀ جاوید، آیا این اتفاقها ، میتواند زمینۀ رئالیسم جادویی را در متن ایجاد کند و واقعیتهای متن را به سمت سورئال ببرد، یا این اتفاقات فراواقع تر از آن است که منطق متن را حفظ کند و مارا به سمت و سوی قصه و سرهم بندیهای غیر معقول و تخیلی ادبیات عامیانه که ذهن را وادار به باور پذیری میکنند، میبرد.