به درخواست او،در پارکینگ قایم شده ام. هر بار که چراغ ها در جاده روشن می شوند، پشت درختی می پرم یا کنار یکی از ماشین های سرد پارک شده کز می کنم. واقعا نمی دانم دیده می شوم یا نه اما نقشه ام این است که وقتی می رسد از پناهگاهم بیرون بیایم. یا با رفتار خودم، با دانش پنهان کاری ام می خواهم او را تحت تاثیر قرار بدهم.