رمان «این خیابان سرعت گیر ندارد» از داخل پمب بنزین شروع میشود. وقتی راوی داستان (شهره) نازل را داخل باک فرو میکند شروع میکند به گفتنِ داستان. داستان در محدودۀ جغرافیایی کرمانشاه اتفاق می افتد. شهره عاشق رانندگی است و از زندگی گذشتهاش میگوید. از کلاس درس انشا: «درآینده میخواهید چه کاره شوید؟» شهره میخواهد راننده تاکسی بشود.