• خانه
  • داستان «آن روز بارانی» نویسنده «امین هلاکویی»

داستان «آن روز بارانی» نویسنده «امین هلاکویی»

داستان «آن روز بارانی» نویسنده «امین هلاکویی»

zzzz

سلانه سلانه و به اکراه به سمت خانه می رفت. به اطراف نگریست،مه غلیظی فضا را پوشانده بود. بجز صدای گام های خود روی زمین یخ زده، صدایی دیگر نمی شنید.سوزی که مغز استخوانش را می سوزاند، آزارش می داد. سر را در زیر یقه ی پالتو کرده و کلاه پشمینش را تا روی پیشانی پایین کشیده بود. دستهایش در جیب، یخ زده و بی حس بود، اما قدرت سرما هم نمی توانست روی سرعت بخشیدن به گام های او اثری داشته باشد.

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692