از خواب بیدار نشده میرود سراغ کتابهایش. میخواهد امروز کتابی قطورتر بخواند. شاید جنایت و مکافات یا... به قفسهها که میرسد وا میرود. کتابی آنجا نیست. دست میکشد جای خالیشان، گویی باورش نشده هنوز. چندتایی از کتابها امانت بوده. از اتاق بیرون میرود.