امشب تو این باروون طوفانی
بغض یه عمرم رو تَـــرَک دادم
کارِ من از، گریه گذشته ،که
حالا به دستِ هق هق افتادم
امشب سکوووت خونه سنگینه
امشب به حد مرگ دلگــیــرم
اونقد توو رو کم دارم این لحظه
هر ساعتش، صد باار میمیرم
از درد من چیزی نمیفــهــمی
من مثل طووفان،مثل "دی"سردم
از بس که توو باروون به جای تو
دستای ســردم رو بغل کردم
این زن،یه شاعر…نه…یه دیوونهس
وقتــی هنوزم نــبــض شعــراشــی
تنــهایــیــتــو اصلا نمیفهــمــه
باید یه عمری عاشـقـش باشــی
********
ترجیع بند:
حالو هــوای زندگیــم ســـرده
ازجنس گرمای جنوبی نیــست
پایــیـز اینجا بـــهتــریــن فصـلـه
بی تو ولی پاییز خوبی نیست