من از دست رفتم٬ نگاهم بکن
ببین عشقِ تو با وجودم چه کرد
شکستی دلم رو به اندازهای
که غم٬ خونُ توی رگام لخته کرد
عروسک شدم توی دستای تو
چه بازیچه ای از دلم ساختی
قسمخورده بودی دلت با منه
بگو پس جرا دورم انداختی
چه زجرآوره این که قانع بشم
تو رفتی و نیستی دیگه هیچوقت
شکستم٬ فرو ریختم٬ سوختم
تبر بود دستت٬ وجودم درخت
واسه دیدنت جوری بیطاقتم
که هرگز نمیتونی باور کنی
حقیقت همینه که با رفتنت
میخواستی غرورم رو پر پر کنی
دیدگاهها
ترانه تون دلنشین بود
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا