ترانه« وحید میر‌محمدی »

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

ترانه« وحید میر‌محمدی »

 

برام سنگین تموم شد رفتنت با اون همه تحقیر

چه راحت رد شدی از گریه ی این خسته ی دلگیر

چه راحت چشممو محو صدای رفتنت کردی

چه بی اندازه موندم چش به راهت تا تو برگردی

نبودی زندگیم آروم و بی شب گریه سر میشد

لباسم خیس از اشکم نبود وقتی سحر میشد

نبودی علت خندیدنام تنها خودم بودم

به دستای خودم راضی بودم هرچند کم بودم

تو دنیامو تمام ذهنمو رنگ خودت کردی

ولی حالا که من رنگ توام با من چرا سردی؟

دیدگاه‌ها   

#1 مهرداد 1392-08-23 20:13
درود
تحقیر-خسته ی دلگیر- درباره این کلمات باید گفت بهتره بیان و نشان داده شده باشه تاگفته بشه
چش به راهت-خیس از اشک-این کلمات هم بسیار تکراری و کلیشه ایست
موفق باشید بدرود

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692