مگه چشات میذاره حرفی بگم
وقتی که سر رو دوش هم میذاریم
باید که مثل ابر دی بباریم
ما حرفای نگفته خیلی داریم
من و تو زنبقای زیر بهمن
من و تو زاده ی شب و تگرگیم
چقد مگه میشه تحملش کرد
من و تو عمریه که رو به مرگیم
چقد مگه میشه تحملش کرد
نذار جوونیمونو آسون بدیم
اگه کسی نذاش که جون بگیریم
من و تو باید که به هم جون بدیم
دوباره میشه ماهو جا به جا کرد
میون آسمون بی ستاره
میشه آتیش به جون کوچه ها زد
فرقی قفس با خونه مون نداره
ما حرفای نگفته خیلی داریم
پر از شکفتنیم توی زمستون
به احترام حرفای نگفته
بزن بریم دوباره زیر بارون