ترانه «آیدین عاشوری»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

zzzz

سرباز آماده رفتن بود

كوله سربازي روي دوشش

با اينكه ميدونست اون رفته

اما هنوزم منتظر بودش

سرباز آماده رفتن بود

امادلش ميخواست برگرده

چشم براه اون كسي بودش

كه تو دلش جنگ به پاكرده

اوني كه رفته،برنميگرده

سرباز اينو خوب ميدونه

ميجنگه با بي رحمي تقدير

ميجنگه تا جايي كه ميتونه

توفكر اينه بعدسربازيش

عاقبت اين عشق چي ميشه

كسي كه يك عمرعاشقش بوده

وقتي كه برگشت سهم كي ميشه؟

 

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692