شعري از«يهودا آميحاي» ترجمه «حديث حسيني»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شعري از«يهودا آميحاي»، ترجمه «حديث حسيني»

 

تن دلیل ِ عشق است؛

سپس، سنگری که حفاظتش می‌کند؛

بعد، زندانش

اما وقتی تن می‌میرد،

عشق در وفوری بی‌امان رها می‌شود

همچون ماشین خودکاری که می‌شکند

و با طنینی ناهنجار

تمام سکه‌ها ی اقبال را

به یکباره بیرون می‌پراکند

دیدگاه‌ها   

#2 میثم 1392-09-19 21:42
زیبا بود اما من روح دلیل عشق می دانم و دلیلم به خاطر یادیست که به خیر می گوییم .کمی فکر کنیم اگر یاد شاخه نبات نبود
اگر تجسم لیلی نبود در منظر مجنون
نه غزلیات حافظ ماندگار می شد و نه بیستون مشهور ...
عالم عشق عالم جدایی از مادیات است
اکسیر عشق بر مسم افتاد زر شدم
#1 مصطفی 1392-09-16 13:48
درست همون معنی رو میشه از این شعر استخراج کرد که هدف شاعر در اون نهفته است
افرین زیبا بود

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692