کسی چه میداند
شاید ماه
بالنیست پر از مردمی زیبا
که از شهری پُرشور به آسمان بلند شده
(و اگر من و تو سوارش شویم
اگر من و تو را به بالنشان ببرند
آنوقت با همهی مردمِ زیبا بالاتر میرویم
بالاتر از خانهها و منارهها و ابرها:
پروازکنان دور میرویم
پروازکنان در شهری پُرشور که هنوز کسی ندیده
جایی که همیشه
بهار
است)
و همه عاشقند و گلها خودشان را میچینند
e. e. Cummigs/ 1894-1962