شعری از «چسلاو میلوش»/ ترجمه‌ی «محمدرضا ربیعیان»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

پنجره

بامدادان از پنجره بیرون را نگاه کردم و

درخت سیب کوچکی دیدم، شفاف در روشنایی

بامدادی دیگر که دوباره بیرون را نگاه کردم

درخت سیب پر از میوه بود

شاید سال‌های زیادی از دست رفته بود

اما چیزی از خوابم به یاد نمی‌آورم

Czeslaw Milosz/1911-2004

 

 

 

دیدگاه‌ها   

#1 ص.شویکلو 1392-02-02 01:24
با سلام.
چه شعر قشنگی بود!

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692