شناسنامه شاعر :
انتشار سه کتاب
بعضی گورها از بعضی نام ها وحشت دارند (مجموعه ی شعر)نشر خالدین 1382
طلسم اشیاء سوخته (مجموعه ی شعر)نشر داستانسرا 1383
شورش علیه بيْ بي ام بود (مجموعه ی شعر) چاپ الکترونیکی سایت هشتاد ادبیات
رادیکال ایران1390
از تو مجسمه ای زیر ناخن هایم
من از تو شروع شده بودم برای از تو به نیت خیری/ تو اما / آواز کدام خیابان از من گذشته
را/ با کلاغهای به باغ رفته بودی/ قد کشیدی وُ / چسبیده به دامن انار/ برگشتِ از چشم
برگهایی شدی/ که در من، من ِ دیگری را / به اجبار چند پرندهی دیگر نگاه کنند
وسطای به دونیم از بال پروانه ای حتا / چاقو برداشتی/ افتادی به مکاشفه ی تن/ وَ مثل سگی
که به کلمه ی استخوان رسیده باشد/ عو عو کشیدی/ تیزیِ میزدی/ وَ فرقی نمیکرد / زخم
تو باشد / یا بال پروانه ای که یادگار شبهای بی کولری ام/ در آغوش گشاد مردمک ات / شرجی بود.
پا به فرار / خوابی نبود که به لجن نکشیدم وُ / دست آخرگرسنه بیدار شوم / ببینم توی
باغی، وِل چرخ، وِل چرخ/ دلم هوای مکیدن اناری پُر شیر... / جوری که از هر کثافتی
بالا برود / از هر زهرماری پایین بمیرد /تا شیره ی مناسبی / برای خماری شیرهای
سنگی / که سالها / گوشه ی ابروهایت / قبرستان قدیمی من بود
روزگار غریبی ست نازنین!
میگویند: آفتاب از پستانهای زنی در شرق طلوع میکند / و تا به خودت بیایی شب است وُ/
ماه / از پستانهای زنی در غرب / ذرت بو داده را / دل به رستگاری تو در نخاع سیب
میبندد / و همین علامت / ! / که چهره ی زنی در جمجمهای نه شرقی نه غربی / پشت سرم
در گوشه ای نشسته وُ / روی فساد چشمهای تو شرط می بندد - دل وا مانده ام را
تقسیم عادلانه ی الفبا الفتا... / باز هم چیزی کم میآورد / از انگشت هایی که مرا / در
لاک حلزونی به لهجه ی تمساح / فرو میبرند / وَ متواری از شاخ گوزنی فارسی زبان /
بیرون میکشند این لامذهب بختیاری را /که خواب اسلحه / در صعب العبور کفشهای غربتی ام می کند
شباهت تصویریِ زیر ناخنهایم / به دختر جن زدهای که از رگ پستان اش / دریاچه ای
نمک مصادره میکند / لبهای هر شور مزاجی را / از مرده ی مگسی گرفته تا... / به
تحرک، علیه تشنگی تحریک میکند / و در عجبم که از تو مجسمه ای زیر ناخنهایم / چرا نساخته اند!؟
همیشه ی خوابهایم / محیط زیست مناسبی / برای واقعیتِ تلخ قورباقه هایی سمی بود/ اما
دریغ از عبور حشره های پلاستیکی / که دل به حقیقت مرگ بسته باشم وُ / او نیز / - دل به واقعیتِ پنهان در زبان خودش
راه دوری که رفته ام / یا راه دوری که رفته / چه فرقی میکند؟ / تنها انتظار برآمده از گُم
را / به تأخیرِ پیدا شدن / سر به سر کوه گذاشته ام / وَ لذت فرو رفتن سنگی / در آغوش گشاد مردمک ات
اما از این شعر گذشته جدی میگویم! / او که به چشمهای تو فکر میکند / تابلویی برای
شروع درد دارد/ وَ مثانه ای پُر از شیرهای سنگی/ که با طلوع گوزنها/ بختیاری تراند
شايد دلم معبد بزرگي باشد
مرگها را
وعده دادهايم به موقع بيايند
دست دامادكها و عروسكها را بگيرند
و بادبادكها را
با زمين فاصله بيندازند
كوچك است جهان
و طبيعت گل كوتاه!
در توضيحات شناسنامه
نام كودك من مرگ است
و نام خانوادگي
انار كوچكيست در حاشيه ي رود
همسرم گلدانهاي شكسته را دوست بدارد
و برادرانم مادرانشان
كه خواهران تنهايم در معبداند
تعلقات زندگي را دور بريزيد
در سطرهاي گرسنه ي دنيا
هنگامي كه آفتاب در كوهها سرد شود
و راهي جز خُلف وعده نخواهد بود
برقصيد با تار و تنبك
و تار موهايتان را با مرگ كوك كنيد
چراكه در معبد
كسي جز من نخواهد بود نيست! تمام شب
كوك با موها آواز بخوانيد
شايد دلم معبد بزرگي باشد
هنگامي كه دختران
در لهجهي باران لخت بخوابند
و ساقهاي برهنه ي گندم
از پشت پيراهن زمين
دوباره طلوع كنند
آدرس وبلاگ شاعر :
http://fathimoghadam.blogfa.com/
اعضا و مهمانان محترم
دربخش كامنت اين سايت زماني كه كامنتي از سوي مديريت تاييدشد، درزيركامنت هر فرد جلمه "جواب به نظر " نوشته مي شود و شما مي توانيد در رابطه با آن نظربه مباحثه بپردازيد. ما اين بخش را غيرفعال نكرديم تا اعضا و مهمانان بتوانند دركمال ادب و احترام باهم به مباحثه كنند. اما به اين شرط كه اول كامنت مستقيم خود را دررابطه با اثر ارسال فرماييد وسپس ميتوانيد درباره نظرات ديگران وارد مباحثه شويد. اگر قبل از ارسال كامنت خود مبادرت به ارسال كامنت"جواب به نظر" كنيد،كامنت شما تاييد نميشود.
به اميد آنكه بتوانيم مباحثه ادبي و اينترنتي را گسترش داده و مايه پيشرفت يكديگر باشيم.
دیدگاهها
عالی بود از بعضی شعرها لذت بردم
موفق باشید
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا