شعری از «سولین عبدالله» مترجم «زانا کوردستانی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

zana kordestani

خانم "سولین عبدالله" (به کُردی: سۆلین عه‌بدولا) شاعر و نویسنده‌ی معاصر کُرد، زاده‌ی ۱۱ مارس ۱۹۷۷ میلادی در سلیمانیه‌ی اقلیم کردستان است.

(۱)

از روزی می‌ترسم 

که سرم را بر روی سینه‌ات بگذارم

و تپش قلبت برای من نباشد.

(۲)

چقدر آزار دهنده‌اند 

آنهایی که 

جلوی چشمانمان می‌روند و 

اما در دلمان نه...

(۳)

تو نە عطرفروشی و 

نه باغبان.

دختری‌ی و، 

وقتی که از خانه بیرون می‌زنی،

از شهر رایحه‌ی گُل بلند می‌شود.

(۴)

صد بار فراموشت کردم،

اما تو بازگشتی...

دل می‌گوید:

- هرچه عقل بفرماید.

(۵)

تو بخند تا باغچه

بە جای گُل

شکوفا بە تو بشود.

(۶)

[حسادت] 

زمانی که تو را می‌بوسم 

اناری از حسادت پوست می‌تَرکاند 

گُلی از شوق آفتاب شکوفا می‌شود 

ابری آسمان را می‌پوشاند 

همه‌ی این‌ها

برای رسیدن دو عاشق‌ست

زیر یک سقفِ پُر از مهربانی...

(۷)

آنچنان اسمت را بر قلبم حک کرده‌ای 

که هرچه می‌خواهم

از تو بُبُرم، 

دلتنگ‌تر می‌شوم

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

شعری از «سولین عبدالله» مترجم «زانا کوردستانی»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692