انديشه شاهي

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

1.

 

هرروز هنوز همان روز است

با سنگ مزارم خنده می‌کنم

 حرف مي‌زنم

می‌رقصم

می‌نوشم

عیاشی می‌کنم

تنفروشی می‌کنم و بالاخره

 با خدا گفتگو می‌کنم

در گورستان کوچک روبرو

با خانهی خدا

منظره‌ی ‌مقابل درههای «فلسفه‌ام»

با رودخا نه‌ی باریک و ویرانه‌ی

«شاعرانهام»

مانند تار عنکبوت برق

می‌زند در روشنایی شمال این شهر  

از وقتیکه او مرد کمتر

در ویرانه سر می‌زند

به خاطر غرورم

که روزی از بابت آن جایزه گرفته بودم

دیگر برای

یکشب گناهی که کردم

در اغوش آتشینات

آن غرورم برهم خورد روی آینهی جادوییام

تنها برای یک «گناهی» که آن‌شب

مرتکب شدم

شهر کودکیام را

شهر بیخداییام را

شهر بیدینام را

و

 آپارتمان که شب‌ها در آغوش

تو سحر کردم

و دوستی داشتم، که آمد

نزدیکی‌های انتخابات بود

که برای دومین بار

«رهبر انقلاب» روی خیابان‌های

خونین همنسلم انتخاب شدم

و سرها مانند

گاوها فروخته شده سرشان قطع شد

و من هنوز هم پیام می‌دهم به

تو که

تراکتور در علف‌های بلند بر حال زنگ زدن است

ارث به خوبی تقسیم شده

و هنوز هیزم برای یک زمستان هست

و هنوز هم «نسل من در انقلاب» است

 

 

2.

 

به این می‌گم عشق...

اسکنهی مجسمهساز است

تمام روز و شبش با سنگ و

روشنی آسمان می‌گذرد

و کتابهایم را سجده می‌زند

و زیر آسمان بارانی شب تاریک

به امید روشنی دوباره است

و سنگ‌ها، که در تمام زندگی‌اش

حتی یک کلمه بر زبانش نیامده،

ناگهان

زیر آواز می‌خواند «آزادی دوستت دارم»

 

اندیشه شاهی

 

 

 

 

 

دیدگاه‌ها   

#4 توفیق 1391-04-24 00:17
http://www.facebook.com/groups/231088263596856/دوست عزیز اشعار شما را خواندم دوست دارم در انجمن ما حضور رسانید............تشکر توفیق منصوری
#3 توفیق 1391-04-24 00:17
http://www.facebook.com/groups/231088263596856/دوست عزیز اشعار شما را خواندم دوست دارم در انجمن ما حضور رسانید............تشکر توفیق منصوری
#2 م. فلاح هاشمي(پاپوي) 1391-02-18 16:51
و سرت را بر باد خواهي داد
آن هنگام
كه چشمهاي مبهوتت
در خونابه هاي ميدان انقلاب
در ميان رگهاي بريده حجم گاوها
جا مانده است...

بدرود انديشه
#1 محمد علی حسنلو 1391-02-17 21:10
اندیشه شاهی عزیز ممنون برای شعرهایی که برایمان ارسال کردی .در شعر اولت حس می کنم یک چیز گمشده ای وجود دارد که در بعضی سطرها مرا به عنوان مخاطب گیج می کرد البته ما در این شعر شاهد هستیم که شاعر در ساختار دستوری اثر دست برده و جملات گاهی برخلاف عادت ما که همیشه می بینیم نوشته شده اند .پایان بندی شعر اولت از دید من بسیار به جا بود .
................

چاپ کتاب شما را نیز که قرار است به زودی منتشر شود تبریک می گویم خانم شاهی .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692