نفس های گرم
سرما را روی شیشه
به بوم اعتراف می کشاند
نفس ها که سرد می شوند
کاغذها
بر سفره های ترنم و تمنا
برای چشیدن کدام کلمه
لک می زنند
نفس های سرد
اگر تا دست هایمان طول بکشد
بیگ بنگی وارونه
در قلب هایمان خواهد تپید؟
پریده ام
پریده ام از تمام خواب ها
مثل الکلی
عطرت را روی کلمات می نشانم
دست هایت را به من بده
وزن این احساس
با انگشتانت
بند بندبازی کند
عاشقانه ای سبکبارتر از سبکبال
پر بگیرد