شعری از «مریم عرفانی‌فر»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

maryam erfanifar

تنیده بر آفتاب مرداد

تا سرایش و لغزش باران

بر رگ‌برگهایت

می‌ریزم

طبیعت خلاصی ندارد از تکرار

دست ندارد توی آبی آبان

می‌دانم

پا نکوبیده در آتش آذر

سرخ

زرد

سرخ و زرد

بریز بر تن‌پوش رنگارنگ

رنگ در رنگ

رفته تا برکه

تا دریا

تا ماهی

تا بپیوندد به اقیانوس

از چه می‌لغزی؟

ای تن‌پوش مروارید

می‌خواهی با نوای همیشه برقصی؟

برقص!

می‌خواهی جان بگیری با مرده‌های مرداد؟

بگیر!

 جان من یا جان تو؟

بگیر از برف

توی همین سطرها ببار

بریز از مهربانی مهر

از اناری که دانه‌دانه

تا همین جا

شکست و خون پاشید

ماند تا شریانی که می‌زد

بدون رگ بدون رنگ بدون قید

هرچند از این خون گرم‌ترم

گرم‌ترم از نوری که کوتاه و یکدست

 به شب می‌پیوست

از روزی که هرچه می‌کردم

قصد نداشت

دانه‌های دلم را بگیرد

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

شعری از «مریم عرفانی‌فر»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692