اشعاری از «سودابه زنگنه»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

soodabeh zangeneh

هربارقفس را می بینم

دعا می کنم

می دانم ایمان نام کودکی است

که سرطان گرفته

وبهشت نام گورستان ها 

رهایی

 پرواز نافرجام پرنده است

که در سرخی آسمان

سرگردانِ طلوع یاغروب خورشید

ساعت رابه جلو هُل می دهم

شب را به روز

آنقدر که سایه ها بمیرد

دَر قفس راباز می کنم

تنها...

مرگ است که پرواز می کند.

---------------------------------------------------------------------------

درصدای آواز دختران کوبانی

در شاهو ؛پراو

زمزمه ی کبکی که از دام دانه بر می چیند

 پدربذرهایی خواهد کاشت

می داند تنها کبوتران

آنها را می چینند

آنها که به رنگ آخر جنگها هستند

به جایش تاری از موهایت گذاشته اند

تا آهنگ رهایی را بنوازی

نگران نباش

صدایش زیباست

می بینی شقایق ها با صدایش زندگی می کنند

انگشتانت به تعداد همان کلمه ها ست

انگشتانت را جلوی دهانت ببر

سوت بزن تا رهایی را بشنوی

باد تارهای حنجره ات  را خواهد برد

گوش کن می شنوی؟!!

--------------------------------------------------------------------

دروغ نمی گویند آینه ها

شبگردی که

با نگاه پی آدرسی نا معلوم

برای سایه ها سوت می‌زند

نگاه سربازی است

که زودتر از

تفنگش شلیک می‌کند

شبگرد و سرباز

 هر دو در آینه

 نگاه می‌کنند

آینه ای که تفنگ را در سوت  منعکس می‌کند و دیگر

شب ها

صدای گلوله می‌آید

و سایه ها می‌میرند

و در سنگرها سوت ویرانی

سربازها

فاتحانه به خانه باز می‌گردند

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692