• خانه
  • شعر
  • شعر آزاد
  • شعری از «احمد عارف» شاعر ترک با ترجمه «آیدا مجیدآبادی و تورگوت سای»

شعری از «احمد عارف» شاعر ترک با ترجمه «آیدا مجیدآبادی و تورگوت سای»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

aid

غل و زنجیر ها در حسرتت فرسودم

تو را، تو را  بازگفتن،

به قهرمانان  به بچه های خوب

تو را آه تورا بازگفتن!

به آدم های بی ناموس

به دروغ  پتیاره ی بی شرم

چند زمستان گذشت

گرگ ها و پرنده ها و زندان ها در خواب

و جهان آن بیرون بی وقفه در جریان

تنها کسی که نخفت من بودم

چند بهار دلانگیز

غل و زنجیر ها در حسرتت فرسودم

کاش بر گیسوانت گل های خون بیاویزم

یکی این سو ، یکی آن سو

کاش بتوانم تو را فریاد زنم

در چاههای بی انتها

بر ستاره ای لرزان

بر سر کسی که در دل تاریکی

 به یک چوب کبریت دست می یابد

و بر  چوب کبریتی

که در دل دورترین موج اقیانوس

 رها می شود

کاش به آن که گم کرده بو سه ها را

و طلسم عشق های نخستین را

غرق در پیاله ای شراب یا نخی سیگار

بی آنکه سهمی از غروب نابهنگام ببرد

تو را، تو را بازگویم

ای نبودنت نام دیگر دوزخ

من سردم است

پلک هایت را نبند

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

شعری از «احمد عارف» شاعر ترک با ترجمه «آیدا مجیدآبادی و تورگوت سای»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692