شعر كلاسيك«مهرداد نصرتي»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شعر كلاسيك«مهرداد نصرتي»

 

عشقت آتش شده و بر جگرم می‌ریزد

آتش جان من از چشم ترم می‌ریزد

تو تماشاگر من باشی اگر، بیش از پیش

ترس از آب شدن در نظرم مي‌ريزد

پيش تو سوختن و كم شدن و آب شدن

بركاتي است كه يك‌جا به سرم مي‌ريزد

من نگويم كه مرا از قفس آزاد نكن

من به شوقت نپرم، بال و پرم می‌ريزد

 

شده‌ام مثل پلي كهنه كه هرقدر از خود

بيشتر مي‌گذرم بيشترم مي‌ريزد...

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692