حالم خوش است باورت آیا نمیشود؟
پشتم به زیرِ بارشِ غم تا نمیشود
صبرم از آنکه فکر کردی زیاد شد
میخواهم این شدن، شود اما نمیشود
دیگر رمق به زیرِ غمت ناله میکند
دنیایِ من بدونِ تو دنیا نمیشود
این کوچه های قلب مرا آشنا تویی
عشق کسی درونِ دلم جا نمیشود
پرده کشیده گریه به روی نگاهِ من
از دستِ اشک، چشمِ دلم وا نمیشود
طولانی است تیرگیِ سرنوشت من
بختِ به بخواب رفته، دگر پا نمیشود
بعد از تو با خیالِ تو عشق است زندگی
حالم خوش است باورت آیا نمیشود؟