گاهی
جوان به حادثه ای پیر میشود گاهی
از آسمان و زمین سیر میشود گاهی
تمام زندگییت را تباه می سازند
تمام میشوی و دیر میشود گاهی
زمانه می گذرد خسته میشوند از تو
دلت شکسته و پا گیر میشود گاهی
دلم گرفته در این شهر ناامیدی ها
اسیر ناله ی شبگیر میشود گاهی
به روی قلب من این عمر رفته بر بادم
شبیه زخمه ی تیر میشود گاهی
زمان خنده ی توست، گریه ارمغان که بود؟
که تلخ، شعر تو تحریر میشود گاهی
عقاب طبع تو هم که در این زمانه خیال
اسیر دانه ی تزویر میشود گاهی
…………….
مسافر