واژه های اساسی ادبیات داستانی

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

در تعريف رمان!/ جمال مير صادقي

 

شاید معنا  و واژه‎ها و اصطلاات ادبی، به ویژه آنها که کاربرد بسیار دارند، برای اغلب علاقمندان جدی ادبیات، کاملا آشنا و بدیهی باشند، اما مخاطب جوانی را که تازه وارد این وادی شده، نباید فراموش کرد. بازخوانی و تعریف مجدد این واژه‎ها، قرار است یکی از سرفصل‎های «مد و مه» باشد،  مطاالب کوتاهی و متداومی در حوزه واژههای ادبیان داستانی، برای آشنایی بعضی و یادآوری به برخی دیگر و درنهایت هم آرشیو شدن در بخش فرهنگ نامه که علاقمندان فرهنگی جمع و جور و در دسترس داشته باشند.  این مطالب را گاه از منابع موجود (با ذکر منبع) برگزیده و در اختیار علاقمندان قرار خواهیم داد و یا اینکه دوستان اهل قلم یادداشتهایی تازه خواهند نوشت که به اسم ایشان منتشر خواهد شد. برای شروع هم می رویم سراغ تعدادی از کلیدی ترین واژه‎ها برگرفته شده از پیوست کتاب سودمند «عرق ریزان روح »به قلم جمال میرصادقی که دینی انکار نا پذیر در آموزش داستان‎نویسی بر نسلهای اخیر داشته، حال مستقیم یا غیر مستقیم.

داستان Story

داستان، به مفهوم عام آن، نقل (مکتوب یا شفاهی، واقعی یا خیالی) وقایع است به ترتیب توالی زمان؛ یا به عبارت دیگر، داستان، توالی حوادث واقعی تاریخی یا ساختگی و ابداعی است، بنابراین تسخیر عمل به وسیله تخیل را ارائه می‌دهد. خصلت بارز داستان آن است که بتواند ما را وادار کند که بخواهیم بدانیم بعد چه اتفاق می‌افتد. در این مفهوم عام، تنها زمان عامل مهم است و اینکه چه اتفاقی افتاده و بعد چه اتفاقی روی خواهد داد. بنابراین داستان اساس همه انواع ادبی است چه روایتی و چه نمایشی؛ زیرا در همه انواع این دو گروه، داستان مجموعه وقایعی است که به ترتیب توالی زمانی روی می‌دهد. از این‌رو، داستان عنصر مشترک همه انواع ادبی خلاقه است. در رمان، رمانس، داستان کوتاه، قصه، نمایشنامه، فیلمنامه، شعر روایتی و اشکال دیگر، داستان وجود دارد، برای مثال می‌گوییم داستان این نمایشنامه، این منظومه یا این رمان…

رمان Novel

رمان مهمترین و معروفترین شکل تبلوریافته ادبی روزگار ماست. معمولا گفته می‌شود رمان با «دن‌کیشوت» اثر سروانتس، نویسنده اسپانیایی، در خلال سال‌های ۱۶۰۵  ۱۶۱۵ تولد یافته است و با رمان «شاهزاده خانم کلو» نوشته مادام دولافایت، نویسنده فرانسوی، تقریبا بنیان رمان‌نویسی امروزی گذاشته شد. تعریف‌هایی که برای رمان داده شده، متنوع است و هر کدام بر نوعی از رمان قابل تطبیق است. در اینجا دو تعریف از رمان آورده می‌شود: «رمان، داستانی طولانی است که براساس تقلیدی نزدیک به واقعیت، از آدمی و عادات و حالات بشری نوشته شده باشد و به نحوی از انحاء تصویر جامعه را در خود منعکس کند.»

«روایت منثور داستانی طولانی که شخصیت‌ها و حضورشان را در سازمان‌بندی مرتبی از وقایع و صحنه‌ها تصویر کند. اثری داستانی که کمتر از ٣٠ تا ۴٠ هزار کلمه داشته باشد، غالبا به‌عنوان «داستان کوتاه»، «داستان بلند یا ناولت» یا «قصه» محسوب می‌شود، اما رمان حداکثری برای طول و اندازه واقعی خود ندارد. هر رمان، شرح و نقلی است از زندگی. هر زمان متضمن «کشمکش»، «شخصیت»، «عمل»، «صحنه‌ها»، «پیرنگ» و «درونمایه» است.

داستان بلند Longshort Story یا (Novelette)

داستان بلند، داستانی است که از نظر کمی از «داستان کوتاه» بلندتر و از «رمان» کوتاه تر است و از نظر کیفی نیز با داستان کوتاه و رمان تفاوت دارد. داستان بلند تقریبا از نظر کیفی خصوصیت‌هایش با ناولت و رمان کوتاه مشابه است. یعنی این نوع داستان‌ها بعضی از مختصات و کیفیات داستان کوتاه و رمان را توأم دارند. خصلت داستان کوتاه در فشردگی و ایجاز محتوای آن است، زیرا در داستان کوتاه اغلب فرصتی برای پرداخت و پرورش شخصیت‌ها و گسترش درونمایه وجود ندارد، اما در داستان بلند و ناولت و رمان کوتاه امکان گسترش شخصیت‌ها و درونمایه به‌طور محدود وجود دارد. اما از نظر کمیت برای این سه نوع اختلاف‌هایی قائل شده‌اند؛ داستانی را که از پانزده هزار کلمه تا سی هزار کلمه داشته باشد، «داستان بلند» می‌گویند و داستانی که از سی هزار تا پنجاه هزار کلمه داشته باشد، «رمان کوتاه» نامیده می‌شود و برای «ناولت» در بعضی از فرهنگ‌های ادبی پانزده تا سی هزار کلمه و بعضی دیگر سی تا پنجاه هزار کلمه قائل شده‌اند.

داستان کوتاه Short Story

داستان کوتاه، به شکل و الگوی امروزی در قرن نوزدهم پیدا شده؛ تا پیش از آن هویت مستقلی نداشت، فصلی از رمان را داستان کوتاه یا نوول می‌خواندند. ادگار آلن‌پو در سال ۱۸۴۲ اصول انتقادی و فنی خاصی را برای داستان کوتاه ارائه داد که تفاوت میان شکل‌های کوتاه و بلند داستان‌نویسی را مشخص کرد. پو داستان کوتاه را چنین تعریف کرد: «نویسنده باید بکوشد تا خواننده را تحت اثر واحدی که اثرات دیگر مادون آن باشد، قرار دهد و چنین اثری را تنها داستانی می‌تواند داشته باشد که خواننده در یک نشست، تمام آن را بخواند.»

از آن‌جا که داستان کوتاه اغلب آفات و تغییرات مداوم زندگی فردی و اجتماعی را روایت می‌کند، طبعا برای بیان این تغییرات به قالب‌های متنوعی نیازمند است. از این‌رو، داستان کوتاه، پیوسته محمل تجربه‌های تازه است و انواع گوناگون و متنوعی از آن آفریده شده و می‌شود و نویسندگان نابغه‌ای هر کدام نوع تازه‌ای از آن را به نام خود ثبت کرده‌اند و هر داستان کوتاه بدیع و تازه، تعریفش را با خود آورده است. در این‌جا به دو تعریف از تعریف‌های گوناگون آن اکتفا می‌شود:

«داستان کوتاه، تمرکز دادن شخصیتی است در یک حادثه مهم ضمنی. در آن کمتر شخصیت گسترش می‌یابد و نویسنده بیشتر شخصیت را در وضعیت و موقعیتی خاص نشان می‌دهد.»

«داستان کوتاه نوعی از داستان است که انواع آن از نظر اندازه کاملا با هم فرق دارند، اما کوتاهتر از رمان یا ناولت است. خصلتا درونمایه اصلی منفرد و تأثیرگذاری را گسترش می‌دهد.»

داستانک Shor Short Story(داستان کوتاه کوتاه)

داستانک، یا داستان کوتاه کوتاه داستانی به نثر است که از «داستان کوتاه»‌جمع و جورتر و کوتاهتر است و از پانصد کلمه کمتر و از هزار و پانصد کلمه بیشتر نداشته باشد و در آن عناصر «کشمکش» و «شخصیت‌پردازی» و «صحنه» و… مقتصدانه و ماهرانه به کار رفته باشد. درواقع داستانک همه عناصر داستان کوتاه را در خود جمع دارد، جز آنکه این عناصر با ایجاز و اختصار همراه است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692