بازتابی از پیرایه های شنیداری و دیداری
 

ناشر: انتشارات آشیان

پلاک آبی مجموعه شعرهایی کوتاه را در خود جای داده است که با قرائتی هوشمندانه در خواهیم یافت، این شعرهای کوتاه چون آه! بازتاب خود شاعر به حساب می آیند؛ بازتاب پیرایه های دیده ها و شنیده های شاعری که جهت گیری رخدادهایش نوستالوژیک و معنادار می باشند.

بارانی به تن داشت
و باران
زیر چتر چشمهایش
باریدن گرفته بود .

از ویژگیهای این مجموعه بعد اشیاء در دستگاه ذهنی شاعر، شناسنامه دار جلوه گری می کند، از این رو کلمه نقش آفرینی ساختار گونه ای براساس دال و مدلولهای خطی و عمودی به خود گرفته است.
برف بی تو بودن می بارد
و کاملن سفید می شود
تمام مو هایم !

البته گاهی نیز با شعرهایی بی روح و بی تصویری در این مجموعه مواجه ایم که در حد چند کلمه حرف باقی می مانند.

آسمان منی
و سقف خانه قلبم

با تو تکمیل می شود .

و آخر اینکه سلیمی شاعر با بسط و کشف زیبایی ها، نگاه اخلاق گرا به پیرامون و تحلیل روابط اشیاء با انسان و غیر را دارد و ما شاهد مولفه هایی تحلیلی در شعر این شاعر نیز می باشیم که به کارها عمق بخشیده و ازاین گذشته متوجه می شویم شاعر ما توانایی این موضوع را دارد که بتواند بهتر از این شعر بگوید و نگاهی تازه به پیرامون خود داشته باشند.

سایه ات
مهربان تر از توست
می توان گاه
در آغوشش کشید.


حمید رضا اکبری شروه -1390-اهواز ابان