نشر بوتيمار

شعر از درون واژه ها آفریده می شود و این بلاشک یک اصل به حساب می آید . و نقش زبان نیز در سنجش شعر مهم محاسبه می گردد.پذیرش تاویل شعر نیز بخشی از لذت معنایی اثر بیان می شود . زیرا خواننده شعر در عین حالی که از ساخت و یا حالتهای زبانی لذت می برد از معناهایی که از درون واژه به او می رسد نیز به لذت می رسد . گاهن نیز ممکن است این حض چند سویه که در نتیجه چند گونه گی معنایی و عناصر تصویری و غیره ...باشد . و اما ما در شعری نظم زبانی را در هم بریزیم تا نظمی دیگر جایگزین آن کنیم بایستی واقعیت های بیرونی و معنای چیز هارا نیز از این رهگذر ابهام بر انگیز به معنای دیگری که فهم پذیر باشد تبدیل کنیم و این تکانه ها ی شعرا نه بایستی پیام داشته باشد .

در جایی خواندم یک شعر در نتیجه ی مراوده یا توازن بین نا خودآگاهیا تکانه های پراکندهی عاطفی و دخالت دانستگی یا خود آگاه شاعر پدید می آید . حال با این پیش در آمد به سراغ درد شدید زیبایی می رویم . مجموعه شعری که از ذهن پریشان و یا روان پریش شاعری تحریر گردیده است که عمدتا بازی زبانی واز هم گسسته می باشد که برای خواننده جز سردرگمی و یا اینکه شاعر چه می خواهد بگوید و هدفش چه بوده ،ذهن خواننده اش را در گیر می کند .

فروید در جایی می گوید :

فردی که اثری هنری را می نویسد و یا می سازد ،بدنبال آمال و آروزهایی می باشد که به آن دست نیافته است و نام آن را اجرای آرزو ها نام گذاری می کند .

خدا چرا آفرید مرا

حالا که آفرید مرا

تو می گی من چکار کنم . ص-24

و آن بخش از وجود فرد که به آن آگاه است ، قسمتی از وجود او می باشد که بیش از هشتاد در صد از اعمال و رفتار های هر شخص به صورت نا خود آگاه اتفاق می افتد و لحظه ی درمان لحظه ای است که شخص از نا خود آگاه خویش آگاهی پیدا می کند . (فرید )

دقیقن شاعر مجموعه درد شدید زیبایی دست به خود درمانی ادبی می زند .با واژگان و سطر هایی پریشان و محاوره ،بجهت درمان روان پریشی ذهنی خویش ؛تا بلکه تسکین یابد .

با من حرف بزن

چیزی بکش روی سرم

آسفالت داغ باشد یا غلتک نرم

روزی شده اگر یک سوال بپرس و.... ص-32

فروید اعلام می کند آرزوها ، سرکوب ها و ترس ها از میان نمی روند بلکه به صورتی نمادین در هنر ارضاء می شوند .

و چیزی که بصورت نمادین مشاهده می شود یک مفهوم ظاهری و یک مفهوم نهفته دارد که برای رسیدن به نوع نهفته آن بایستی نماد و معنای احتمالی مرتبط با آن تفسیر و بررسی شود .

سایه ات تاریک می شود

باخواب گربه وحشی بیدارم

از لب های تو می پرند به صورتم

می بینمت کنار خودم اما

با بشقابی پر از سوسک و عنکبوت

که صدای جغ جغش را

به سلامتی پدر و پسر می روم بالا و..... ص-21

فروید در نظریه هایش نا خود آگاه می گوید نا خودآگاه منطق های عجیبی برای بیان خودش دارد . که با زبان ما به طور کلی متفاوت است .و در توضیح از دو اصطلاح نام می برد .

الف : فشردگی : هنگامی روی می دهد که وقتی چند شی و یا حس مثل خاطره ، آرزو خودشان را در یک چیز دیگر نشان می دهند .

ب : جا به جایی : وقتی شی و یا حسی مثل خاطره ، آرزو به حس و یا چیز دیگری تبدیل می شوند .

در گفتار و رفتار شعر های این مجموعه این دو اصل در اوج روان پریشی ذهنیت و عمق هیچ معنایی و بازی زبانی شاعر شکل قابل محسوسی دارند .

رنگش به رنگ می شود

اگر برای کمی این وضع موجود نباشد

این انگشتم خراب نشان دادن تو

قایم کردن توست و....ص-16

یا:

آدامس می خری به جای ما مجوی

چرا میان زاویه ی تند کشیدن نمی روی

زاویه ی تند کشیدن میانش را که می کشی

کشان کشان کشیده ام طرفت

که به تو بکشم کشته شوم برایت

عشق تو را گرایش اصلی ماست

تمام هم و غم تحصیلی ماست

ودر ادامه همین شعر پس از بازی زبانی می خوانیم :

فراری رعشه ای

توی کیف دانش آموز بروم به خانه اش

که کنم دیوانه اش !

بر اساس اندیشه روان کاوانه ژاک لاکان خود که شاعر می تواند باشد هویتی گسسته و چند پاره دارد و به عبارتی به وحدت و تمامیتی دست نیافته است . شاعر در فرایند ساخت با جهان به همزاد پنداری می پردازد ودر فرایندی خیالی سعی می کند دیگری را شکل دهد . در این مجموعه ما با ترکیب هایی روبرو می شویم در سطح مانده که ژرف ساختی نداشته بجهت حس کردن آنها

.همانگونه که می دانیم ارزش حسی واژگان در یک شعر از موارد دیگر، ارزشی افزونتر دارد . به هر صورت در پایان باید بگویم این مجموعه بدون هیچ قوت هست ذهنی شعر ؛ مجموعه ای است بر محور بازی زبانی و بدون هیچ گونه وجه غالبی منتشر شده است .

 

حمید رضا اکبری (شروه)-1392-تیر بوشهر