رویا مولاخواه «مقاله «کنش‌های اخته و قهرمان‌های عقیم

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

roya molakhah

با نگاهی تطابقی به فیلم‌های ابرقهرمانی شرکت‌های DC VS.Marvel»

«در عصری که کنش‌ورزی برای ایجاد عدالت اجتماعی و تطابق سهم هر فرد از منابع ملی با میزان تلاش و کنش‌های وی صورت نمی‌پذیرد، جایی است که حافظۀ جمعی به نوستالژی پناه می‌برد و قهرمان‌ها سر از کتاب‌ها بر می‌آورند

تا آن‌چنان‌که وعده داده شده جهان را از شر نیروی شر، رهانده و شر به مفهوم تطاول حق ستمدیده از ظالم بازستانده شود. در چنین زمانی قهرمان‌های مرده چون می‌توانند برساخته شوند و هیبتی نو از آنچه اجتماع طلب می‌کنند بپوشند، سر از انقیاد مرگ درمی‌آورند و اسطورۀ «آر» بازخوانی می‌شود.

میل عاطفی جمع برای بازخوانی اسطوره‌ها در ادبیات کلاسیک با بازپروری آن‌ها به‌صورت ابر قهرمان میل به انتقام فرودستان را در حافظۀ تاریخ به یاد اجتماع می‌آورد. در ادبیات کلاسیک دانای کل، قهرمان را از مسیرهای صعب‌العبور گذر می‌دهد. کنش‌های وی را به‌رغم زمانۀ دشوار برخلاف مسیر رود و جبر حکومت‌ها و حتی در داستان‌های عاشقانه به‌رغم مخالفت‌ها و سختی‌های راه بر قهرمان داستان، تسهیل می‌نماید تا کلان‌واژۀ امید سر از انقیاد درآورد و روح تاریخ با بازخوانی قهرمان‌ها، انفعال ملت را به کنش درآورد.

در جامعه‌های شرقی مخصوصاً در تمامی انقلاب‌ها و وضعیت‌های کنش‌ورزی مدنی که به اعتراض یا اغتشاش می‌انجامد، اسطورۀ کاوه و درفش از حافظۀ تاریخ سر برمی‌آورد؛ زیرا در بنیان تفکر جمعی مای ایرانی ظهور موعود یا قهرمان یا منجی نقشی است که مدام بازخوانی می‌شود و در دوران جنگ نیز برای ایجاد کنش در ایجاد تهییج، اسطورۀ شهید فهمیده برساخته می‌شود یا در دوران پیش از انقلاب مرگ شریعتی یا بهرنگی برای قهرمان‌سازی برساخته می‌شود تا روح تهییج کنش‌های عقیم ملت را احیا نماید. در چنین زمانه‌ای، رمان‌ها، ادبیات عاشقانه، ادبیات اعتراض و فیلم‌ها کاراکترهایی را به جهان عرضه می‌کنند که قرار است تغییری بزرگ را در هژمونی جهان ایجاد کند.

ویس و رامین، سیاوش یا حتی اسطوره‌های دینی مثل حسین، مسیح تا پدید آمدن شرکت‌های فیلم‌سازی دی‌سی و مارول و ابرقهرمان‌های مرد عنکبوتی، کاپیتان امریکا، بت‌من...در حال تکثیر قرار می‌گیرد و جهان خیال با توسعۀ خود امکان کنش‌های خارق‌العاده را به قهرمان می‌بخشد تا حافظۀ تاریخ، شکست‌ها را پشت گوش بیندازد و امید از روح مردۀ اجتماع باز پدیدار شود؛ اما کم‌کم روح انتزاع، فلسفۀ دینی و ایمان به موعود و رجعت قهرمان را پس می‌زند و حافظۀ شکست‌ها با عقیم‌ماندن قهرمان‌ها سر از متن درمی‌آورد. کسانی که درک پوزیتویستی از جهان دارند، از درک اسطوره سر باز می‌زنند و اجتماع بی‌اعتماد، شروع به اسطوره‌زدایی از قهرمان‌ها می‌کند و ادبیات مدرن قدرت دیدن آینده را از دانای کل می‌گیرد و راوی را از تک‌گویی به چندصدایی در داستان می‌کشاند و قهرمان‌های ملت با افشاشدن زندگی خصوصی‌شان بدل به ضدقهرمان می‌شوند و قدرت کنش و اعتراض از ایشان باز پس گرفته می‌شود و عاشقان روایت‌های عاشقانه، خیانت می‌کنند یا عشق را رها می‌کنند. روشن‌فکران خودکشی می‌کنند و شاعران تابوشکن، متهم به هرزگی می‌شوند. حکومت با پس‌گیری قهرمان‌ها، اعتماد به کنشگران را تقلیل می‌دهد تا تأسی‌ورزی به حدااقل برسد.

در چنین وضعیت، گفتمان‌های عشق، اعتماد، مهرورزی، صداقت، قداست مفاهیم خود را از دست می‌دهند. صنعت فیلم‌سازی با کشتن ابرقهرمان‌ها در لیگ عدالت وضعیت اکنون جهانِ بدون قهرمان را، برای نسل‌های بعد به تصویر می‌کشد و اینجاست که ضدقهرمان‌ها برای ایجاد تعادل سر از ناامیدی اجتماع برمی‌آورند و اسطورۀ ژوکر اینبار روح جمعی ملت را به ساختارشکنی تهییج می‌کند. ژوکر کریستوفر نولان آنتاگونیست در ژوکر تاد فیلیپس بدل به آگونیست مردم می‌شود.

شرکت‌های دی‌سی و مارول با برساخت «تانوس» زمان را در وضعیت کروی، دچار دیسترس می‌نمایند تا مفهوم انتظار، برای بازپس‌گیری قدرت بدل به رؤیا شود. این وضعیت در تکثر شکل‌های مختلفی از قهرمان، مثلاً ایجاد چندین مرد عنکبوتی در جهان‌های متکثر، مخاطب را از یگانگی به دوگانه‌اندیشی و ساختن جهان‌های موازی ترغیب می‌کند و انسان معاصر برای یافتن رؤیا به تکثر و بازخلق جهان‌هایی با چندین قهرمان یا کنش‌ورز، سعی درترمیم زخم‌هایی می‌کند که از اختگی نیات آرمان‌خواهانه بر روانش تحمیل شده است. همان دوگانگی قاطعی که کانت میان شناخت و زیبایی شناسی بر قرار کرده است، در هستۀ ساختار شکنی فرد متجلی می‌شود. اینجا قهرمان از سوژگی گسسته، بدل به ابژه گردیده است.

جامعۀ توتالیتر با پس‌گیری قهرمان از تاریخ یا اسطوره‌زدایی از قهرمان‌های تولیدشدۀ انقلاب‌ها، اعتماد را نشانه می‌رود و کنش را تا وضعیتی ناامیدانه به سطحی از شوآف تقلیل می‌دهد تا چنانچه در لیگ عدالت سریال‌های ابر قهرمانی ساخته می‌شود، قهرمان‌ها از بنیان شکسته شوند؛ زیرا مرگ به‌تنهایی کنش‌های قهرمان یا ابرانسان را نه‌تنها نمی‌گیرد؛ بلکه بر حقیقت وجودی وی مدام می‌افزاید. وضعیت روایی امروز می‌خواهد جسارت را با مصلحت‌اندیشی، با محاسبه‌انگاری و ترس‌های وجودی از قدرت دیگری یا هژمونی، با زیبایی‌زدایی از شجاعت و شرافت و سایر مفاهیمی که از آن‌ها در جهت قدرت حاکم رفع تأویل شده، تاخت زده، انسان معاصر را اخته کند. ■

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مقاله «کنش‌های اخته و قهرمان‌های عقیم

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692