مقاله «موفقیت، راه‌های رسیدن به آن و اصولش» «سوری رحیمی»/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 soori rahimi

چکیده: احساس آسایش، خوشبختی، داشتن آرامشِ روحی و روانی، مزاحم دیگران نشدن و مزاحمتی از سوی دیگران ندیدن موفقیت واقعی هستند. کسب مقام، ثروت، فرزند شایسته، مدارج تحصیلی، همسر دلخواه، همه عواملی هستند که با داشتن آرامش روحی، خوب بودن با دیگران و داشتن آسودگی خاطر تا حدودی می‌توان به دست آورد، مشروط به این که با دانش و آگاهیِ واقعی و بهره‌گیری از عقل و منطق اهدافی را برای زندگی خود برگزینیم.

چنان که لویی استونی می‌گوید: «تنها گنجی که ارزش جست‌وجو کردن دارد هدف است.» انسان بی‌هدف کاملاً تابع حوادث وپیشامدهاست در صورتی که انسانی که هدف روشنی در زندگی دارد خود تصمیم می‌گیرد، تلاش می‌کند و پس از رسیدن به کامیابی، احساس خوشبختی و آرامش می‌کند. اما افرادی که هدف نامشخصی را پی می‌گیرند به هر مقام و ثروتی هم برسند باز هم ناراضی‌اند!

کلیدواژه:

موفقیت - آرزو - هدف - خوشبختی - آرامش - فکرخوب - مطالعۀ مناسب – مشاورمنطقی - لاف‌زنی - اراده - پشتکار - اعتمادبه نفس - خواستن - جزءبه‌جزء – تمرکز نیرو - ضمیرناخودآگاه - توکل به خدا – احساس مثبت – تفاوت فردی – کلمات.

مقدمه: بزرگ‌ترین آرزوی بشر در طول تاریخ کسب موفقیت است اما همواره سوال‌های فراوان وجود داشته که موفقیت چیست؟ آیا موفقیت داشتن همسری دلخواه، محیط خانوادگی آرام و فرزندانی شایسته است؟ آیا ثروت موفقیت است؟ بالاخره این که آیا موفقیت این است که آدم، از دیگران برتر باشد، هنرمند، نویسنده، شاعر یا موسیقی‌دان مشهوری باشد. اما واقعیت این است که همۀ اینها که گفته‌شد موفقیت هستند، شاید هم موفقیت نباشند! به جهت این‌که انسان‌ها متفاوت هستند و برداشت‌هایی گوناگون از این مفهوم دارند، بنابراین موفقیت امری نسبی است و هرگز نمی‌توان واحدی برای آن ارائه داد.

به نظرآلفرد اوستن «آرامش و اطمینان بهترین موفقیت است.» فرد موفق کسی است که به آرزوی خود برسد و در

درون رضایت خاطر احساس کند، که این خود حاصل تلاش و کوشش مداوم در زندگی است.

خوشبخت کسی است که کاری مفید و با ارزش انجام دهد، به این اعتبار، تعریف فرهنگ و بستر از موفقیت به مفهوم «نیل رضایت بخش به هدف» تعریفی مناسب است.

بدنة اصلی و بحث و بررسی:

حال راه‌های رسیدن به موفقیت چیست؟

فکر خوب: معمار و آ فریننده است. افکار آدمی سازندۀ زندگی اوست. به قول اموسن: «هر انسانی حاصل تفکرات روزانۀ خویش است.» اندیشه و تفکرات پشتوانۀ بزرگ در سراسر حیات بشر هستند. به قول پاسکال: «انسان بی‌اندیشه و تفکر به ماده‌ای بی‌روح می‌ماند.»

مطالعه مناسب: مطالعه سرمایۀ زوال ناپذیراست که به وسیله آن خیلی چیزها را می‌توان به دست آورد. اما مطالعۀ خوب چیست؟ نیچه می‌گوید: «در ضمن مطالعه سعی کنید مانند صیادی چیره‌دست به صید افکار خوب بروید و افکار کهنه و پوسیده را یک‌سره به دور اندازید.» مطالعۀ خوب آن است که مطالب شما را به زندگی خوب رهنمون سازد. که تجربه‌ای موفق درپی خواهد داشت و تجربۀ موفق فرد خردمند را به موفقیت می‌رساند.

مشاورِ منطقی: مشاور، عامل مؤثر و سرمایۀ رایگانی درمسیر پیروزی و موفقیت است. در این باره تئودورپاکر می‌گوید: «کاش دانسته‌بودم چگونه زندگی کنم یا کسی را یافته بودم که روش زندگی را به من تعلیم دهد.» در ادبیات شیرین فارسی می‌خوانیم که «آن که بیشتر مشورت می‌کند، کمتر دچار اشتباه می‌شود.» تمام این مطالب بیانگر اهمیت مشاوره می‌باشد. البته مشاور هم باید آدم خبره‌ای باشد چنانچه حضرت علی (ع) می‌فرماید: «کسی که در امور مهم با خردمندان مشورت کند، شریک عقل آن‌ها می‌شود.» مشاور باید آدم مثبت‌بین و مثبت‌اندیش باشد که تو را به تلاش امیدوار سازد. مشاورِ ترسو خطرها و ضررها را چندین برابر می‌کند. هاریمن می‌گوید: «آینده را از دریچۀ ترس و وحشت نگاه نکنید. آدم ترسو آن‌قدر از شکست صحبت می‌کند که ناخودآگاه شما را به شک و تردید می‌اندازد و روحیۀ تلاش، اندیشیدن، نشاط وامید را از شما می‌گیرد.

آدم لاف‌زنی نباشد: آدم لاف‌زن چون طبلۀ غازی است پُر غوغا، نه عطری عطاری که بی‌سروصدا می‌بوید وفضا را عطرآگین می‌کند. آدم لاف‌زن رؤیایی و متزلزل است. ثبات رأی ندارد و از سر عیب‌جویی به همه‌چیز و همه‌کس می‌نگرد. پس سعی کن با فرد دانا، خوشبین، مثبت‌نگر و شجاع مشورت کنی تا راه رسیدن به موفقیت کوتاه‌تر شود و راحت‌تر بپیمایی چنانچه در تاریخ گزیده می‌خوانیم «هرکه با دانا مشورت کند، از رسوایی در امان است.»

افرادی در زمینۀ شغل و زندگی موفق هستند که از ویژگی‌های زیر برخوردار باشند:

1- افرادی که وقت‌شناس بوده و به زمان اهمیت می‌دهند، از وقت خودشان و دیگران به خوبی استفاده می‌کنند.

2- افرادی پیروز زندگی خواهند بود که به جای این که منتظر کمک دیگران باشند خود به دیگران کمک می‌کنند. داوطلبانه به سوی مسئولیت‌پذیری می‌روند. احترام می‌گذارند، مؤدب هستند و از دیگران تقاضای احترام و ادب دارند.

3-همۀ انسان‌ها ذهنشان فعال است و توانایی ایجاد نامحدودی ایده را دارند. افراد موفق از ایده پردازی خودداری نمی‌کنند. ایده‌های خود را با هم مقایسه کرده و بهترین ایده را اعمال می‌کنند.

حال اصول موفقیت چیست؟

1- اصل اراده: طرح‌های کوچک را کنار بگذارید و برای زندگی خود اهدافی بزرگ ولی دست‌یافتنی نه (آرمانی) انتخاب کنید. هدفِ بزرگ شما را به تفکر و تلاش وا می‌دارد. افراد موفق همیشه مردان و زنان جسور و با اراده‌ای هستند که از مشکلات هراسی ندارند.

2- اصل پشتکار: از هوش، استعداد و پشتکار کمک بگیرید. یقین بدانید به قول باکستون «با استعداد متوسط، اما با پشتکار قوی به هرچه بخواهید، می‌رسید.» این اصل به تربیت والدین در این مهم نیازمند است.

3- اصل اعتماد به نفس: شانس را جایگزین لیاقت و اعتماد به نفس نکنید و از فرصت‌ها بهره ببرید. شانس به معنای توانایی درک موقعیت و انتخاب بهترین‌هاست. ضرب‌المثل معروفِ «شانس فقط یک بار در خانه را می‌زند.» بیانگر همین

موقعیت شناسی است. یعنی استفادۀ بجا از فرصت‌های پیش آمده‌است.

4- اصل خواستن: همواره خواستن توانستن است را شعار خود قرار دهید. خواستن نه به معنای میل داشتن، آرزو کردن و امیدوار بودن بلکه به معنای اراده کردنِ فرمانی درونی که عمل به آن موفقیت به بار خواهدآورد.

5- اصل گریزاز «نمی‌شود»: نمی‌توانم، نمی‌دانم و نمی‌شود اینها را از ذهنتان بیرون بریزید. دردنیای انسان‌ها غیرممکن وجود ندارد. انجام هرکاری به شرط داشتن ارادۀ قوی و تربیت صحیح امکان پذیراست.

حضرت (علی) می‌فرماید: «ناامیدی از بزرگ‌ترین گناهان است.» مطمئن باشید اگر کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش به دنبال می‌آید وهرکار کوچکی که انجام شود بهتر از کارهای بزرگی است که فقط در طرح وحرف باقی بماند.

6- اصل جزءبه‌جزء: کارها را جزءبه‌جزء کرده، انجام دهید. به قول هنری فورد: «اگرکارها را به بخش‌های کوچک تقسیم کنید و جزءبه‌جزء انجامش دهید. به نظر بزرگ و دشوار نمی‌آید یقین بدانید راهی که هزار کیلومتر باشد قدم به قدم پیموده می‌شود.

7- اصل تمرکز نیرو: از تمام نیروی خود استفاده کنید. آیا فکر کرده‌اید که چرا ذره‌بین پارچه را می‌سوزاند؟ زیرا ذره‌بین نور آفتاب را در نقطه‌ای متمرکز می‌کند. تمرکز نیروهای شما اعم از جسمانی، عقلانی، روحی وروانی اثری به مراتب بیشتر از ذره‌بین خواهد داشت.

8- اصل باروری ضمیر ناخودآگاه: از نیروی تخیّل یا ضمیر ناخودآگاه به خوبی استفاده کنید. دکتر ماکسول مالتز در کتاب کنترل ذهن می‌گوید: «مغز و دستگاه عصبی انسان دارای مکانیزم هدف‌جویی است که به طور ناخودآگاه برای رسیدن به هدف به‌خصوص فعالیت می‌کند.» یعنی مغز آن‌قدر روی هدف مدنظر تمرکز می‌کند تا سرانجام به پاسخ مطلوب برسد، به همین دلیل سپردن آرزوها به ضمیرناخودآگاه شما را به فعالیت برای یافتن راه حل وادار می‌سازد. با تفکرات مثبت ضمیر ناخودآگاه خود را بارور کنید.

9- اصل توکل به خدا: ترس را از خود برانید و توکل و امید به خداوند را به جای آن بنشانید. «لولاکَ لِما خَلقت اِلأ فلاک» یعنی: «تو اگر نبودی فلک را نمی‌آفریدیم.» انسان برای

 

خداوند ارزش‌مند است در نتیجه تنها نخواهد ماند.

10 اصل استفاده ازاحساس مثبت: احساس مثبت را در خدمت بگیرید با توجه به دلایل فراوان و بررسی‌های متعدد انجام شده، ثابت شده که تنها افکار آمیخته به احساس می‌توانند روی ذهن نیم‌هوشیار تأثیر بگذارند. دروجود انسان هفت احساس مثبت و هفت احساس منفیِ کلی شناسایی شده‌است. احساس منفی بی‌آن که ما دخالتی داشته باشیم برتکانش‌های فکری، جای می‌گیرند و به ذهن نیمه هوشیار ما می‌رسند. اما جنبه‌های مثبت را باید خود به افکار تزریق کنیم که راه انجام این کار هم تلقین به خویشتن است.

 هفت احساس مثبت عبارتند از: اشتیاق - ایمان- عشق- غریزه جنسی - دلگرمی-امیدبخشی - تخیّل - تفکر - دوراندیشی. هفت احساس منفی عبارتند از: ترس- حسادت - تنفر- انتقام - حرص - خرافات - خشم. احساس‌های مثبت پیش‌برنده و احساس‌های منفی بازدارنده هستند.

11- توجه به تفاوت‌های فردی، تفاوت‌های فردی را فراموش نکنیم. در این باره به حکایتی از سعدی علیه‌الرحمه بسنده می‌کنیم که گوید: «پادشاهی پسری را به ادیبی داد وگفت: این فرزند توست، تربیتش همچنان کن که یکی از فرزندان خویش. ادیب خدمت کرد وبه جایی رسید، پسران ادیب درفضل وبلاغت منتهی شدند. ملک دانشمند را مؤاخذت کرد ومتابعت که وعده خلاف کردی و وفا به‌جا نیاوردی. گفت: برای رأی خداوند روی زمین پوشیده نماند که تربیت یکسان است وطبایع مختلف.»

نتیجه گیری:

هر انسانی در آرزوی موفقیت است، اما آرزو داشتن کافی نیست. عمل کردن و در جهت آرزو، اقدام کردن مهم است. برای هرکسی موفقیت تعابیر گوناگونی دارد. صرف کسب موفقیت در هرعمل نمی‌تواند خوشبختی فرد را تضمین کند، شاید زمینه‌ای برای خوشبختی فراهم شود. بستگی دارد خوشبختی را از چه منظری ببینیم و موفقیت را درچه چیزی بدانیم که هر دو امری نسبی می‌باشند. اما چیزی که مبرهن است این است که راه‌های رسیدن به موفقیت در انحصار اراده، قدرت تفکرو تمرکز فرد است. هرکسی برای رسیدن به موفقیت باید ابزار آن را بشناسد گام به گام پیش رود و در مسیر پیشِ رویش از هیچ مانعی نهراسد. احساس‌های بازدارنده را ازخود دور و در این راه به دیگران نیز کمک کند. ایمان قوی داشته و با افراد مثبت اندیش مراوده داشته باشد. هیچ انسانی به مقصود نخواهد رسید تا خود نخواهد! تکرار جملۀ «من می‌توانم.» ارتباطش با موفقیت مثل رابطۀ ریشه برگیاه است، قدرت به کار بردن کلمات در تشویق خود و دیگران اعجازمی‌کند، کلمات مثبت چنان تاثیری می‌گذارد که می‌توان از نیروی تفکر دیگران و حتی امکانات مالی‌شان در جهت کسب موفقیت بهره برد.

منابع:

کتاب خانواده خوشبخت فرزندموفق

نویسنده: خسرو امیرحسینی (مدرس مراکزآموزش عالی)

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مقاله «موفقیت، راه‌های رسیدن به آن و اصولش» «سوری رحیمی»/ اختصاصی چوک

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692