درد دنیای مدرن
فیلم (هامون) اثر (داریوش مهرجویی) برداشتی آزادی است از کتاب «ترس و لرز» نوشته «سورن کیر کگار»
هامون حکایت «تضاد» هاست.
حکایت تضادهایی که در جامعه مدرن وجود دارد. در جامعهای که عشق دیگر در آن جایگاه قبلی خود را از دست داده است و مناسبات میان انسانها میرود تا هرچه بیشتر مادی شود.
کیرکگار معتقد بود «ایمان» در برابر برهان آوری و خرد مدرن جایگاه والاتری دارد.
«مهشید» محصول خرد محوری جهان مدرن است و با عشق و ایمان بیگانه است. و از آن جا که افکارش با جهان مادی امروز هماهنگی بیشتری دارد، ارزش چیزها را با مادیات میسنجد او به «حمید» گردنبندی طلا هدیه میدهد زیرا از نظر مهشید این طلا است که دارای ارزش و اعتبار است. ارزش و اعتباری قابل سنجش. این همان خردی است که به اسارت تعاریف جهان مدرن درآمده است. به اسارت جهانی مصرف گرا که برای هرچیزی ارزشی قابل سنجش قرار میدهد.
لیکن از آن جا که ارزشهای حاکم بر ذهن حمید ارزشهای معنوی است حمید به عنوان هدیه به مهشید انار میدهد زیرا انار از منظر حمید نشانه عشق است. و عشق، از نظر او دارای بالاترین ارزش است ارزشی که هرگز در جهان مادی چیزی توان رقابت با آن را ندارد.
«مهرجویی» در صحنهای که مرد سامورایی را به تصویر میکشد و از آن استفاده نمادین میکند برای بیان سلطه اقتصاد ژاپن در جهان. اقتصادی مصرف گرا. در این جا وی قصد داشته که همین مادی شدن همه چیز را به رخ بکشد و بگوید در جهان امروز همه چیز تبدیل به ارزشهای مادی شده و این مارکها و برندهای تولیدی هستند که ارزشها را تولید میکنند.
نکته دیگری که در این اثر مهرجویی با آن درگیر است مسئله ایمان است.
وی از منظر کیر کگار به مسئله ایمان میپردازد.
در صحنهای که حمید قصد دارد مهشید را بکشد در واقع وارد کنشی ابراهیم وار گشته است زیرا مانند ابراهیمی که اسماعیل عزیزترین دارایی خود را قربانی میکند، مهشید هم برای حمید عزیزترین چیزی است که دارد.
در واقع حمید هم مانند ابراهیم دست به قربانی کردن عزیزترین چیزی که دارد می زند.
در پایان هامون از جهانی میگوید که ارزشهای مادی چنان بر آن حاکم هستند که آزادی و دیگر ارزشهای معنوی اعتبار خود را در آن از دست میدهند. و انسان در آن تبدیل به موجودی سرگشته و بی پناه میشود. ■