ازشکاف تا میان شکافی شعرِ اخوان ثالث به قلم: عابدین پاپی/ اختصاصی چوک

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

abedin papمهدی اخوان ثالث که پدرش به علی نام برداربوده است یکی از سه برادری بود که در فهرج در استان یزد به مشهد مهاجرت نمودند و به گفته ی عُقلای ادب به همین خاطر نام خانوادگی او را اخوان ثالث به معنی برادران سه گانه  خوانده اند.

وی را شاعر پر آوازه و موسیقی پژوه ایرانی نامیده اند ودرتخلص م. امید را برای او برگزیده اند. ما ملت ایران رابطه ی مناسب و خوبی با حیات و حضورهنرمندان و اُدبا در جامعه نداشته ایم ویا حداقل تاریخ این را نشان نمی دهداما بعد از مرگ آن ها مُعَرِّف خوبی در جهت نیل به تعریفی همه جانبه برای اشخاص بوده ایم!

نه زنده پرستی را یاد گرقته ایم و نه مرده پرستی را بلکه نوعی میان شکافی را برای شخصیت و تفکر هنرمند و یا ادیب برگزیده ایم واین فرآیند فکری را نمی توان یک فرهنگ فرآرونده قلمداد کرد بلکه نوعی بد فرهنگی است که آسیب هایی جامعه شناسانه را در جامعه به ثمر نشانده است و بی گمان این آسیب ها نیازِ به آسیب شناسی دارند . عقلای دانش و ادب هم خوب می دانیم که اخوان ثالث چه دردهایی کشید و فکر می کنم هنر و دانش را کسی فهم و درک می کند که همسایه ی فقر باشد. فقر به ما همه چیز را می آموزد حتا از بزرگترین دانشگاههای جهان هم پربارتر و پر ساز تر است . من اخوان ثالث را نه فرزند فقر بلکه پدر فقر می دانم که در حق فرزندانش که جامعه بودند فرزندی کرد. از این رو، برخی ها وی را شاعر پر آوازه خوانده اند و بعضی هم او را موسیقی پژوه پنداشته اند که به نظرمی رسد پر آوازگی اخوان در شعر است نه موسیقی و چنان ادعاهایی را هم خودِ اخوان به گمانم نداشته اند بلکه دیگران این القاب را برای وی ساخته اند که می تواند در جوانبی درست باشد و در زوایایی هم ساختگی. تحقیق و پژوهش در موسیقی یک پروسه ی زمانبر است و فکر نمی کنم ایشان موسیقی پژوه به معنی اخص کلمه باشند زیرا که تئوری های جامعه پذیر و تعمیم پذیری از این شاعر معاصر در راستای موسیقی دیده نمی شود و اگر فهم و درکی از موسیقی را در شعر و یا نواختن ویا دیدگاههای این شاعر مشاهده می کنیم این به منزله موسیقی پژوهی نیست. با این تعابیر پارادایم و یا الگوی فکری این شاعر را می توان بر بنیاد شعر و نگرش های ادبی بنیان نهاد. آنتولوژی یا هستی شناسی شعر اخوان نیاز به دامنه ی تحقیق  و پژوهش فراوانی دارد و شعر آن را می توان یک «آریان شعر» نامید. او با تاریخ باستان و زبان های باستان و متون تاریخی- ادبی آشنایی دارد وعلاقه و علقه ی بسامدی هم به تاریخ باستان و به ویژه مذهب زردشت ، مانی و مزدک از خود نشان داده است . پنداشت این است که  درابعادی شعر اخوان بر محور نمادها و نمودهایی اهورایی در حرکت است که البته درد و رنج جامعه کنون را هم به تصویر می کشد اما این شعر خبری از آینده ندارد و با این که از این شاعر هم شعر کلاسیک برجا مانده و هم شعر نیما یی اما نوعی آنتی تز را می توان در تفکر ادبی آن دریافت کرد که فکر نمی کنم شعر اخوان از آبشخور ادبیات تطبیقی ( کلاسیک و نو) تزریق کرده باشد بلکه نوعی میان شکاف است که خود را در بین سنت و تجدد آن زمان پیدا می کند و این پیدایی مرتبط با زیست بوم اخوان هم هست . نظر و منطر اخوان در بخشی از زمان و مکان با بویه ها و سویه های مشهد کلاف می خورد و در بخشی دیگر تهران را برمی گزیند . یک تجربه ی نابه هنگام که وی را از شعر کلاسیک موطن خود به دامان شعر نو ایرانی(نیمایی) پرتاب می کند.به قول آلبرکامو:« خیلی  زود یاد گرفتم که توپ از طرفی که فکر می کنید نمی آید.» من فکر می کنم اخوان ثالث یک شاعر میان شکاف است که وزن و قافیه همیشه او را در منطوم بودن در کار کمک می کنند و رهایی از وزن نیما هم درساختار شعرشان دیده نمی شود بلکه نوعی همگرایی است که کانسپت هایی تازه را درزبانِ شعر نو می آفریند. لذا تصور بر این است که این میان شکافی شعرِ اخوان نیاز به بازآفرینی دارد . هر شاعر و یا هنرمندی شعرشان به تاریخ می پیوندد و باز آفرینی شعر او را طرفداران شاعر با مؤلفه هایی جدید دنبال می کنند که در این راستا کمتر به شعر اخوان توجه شده است . بازیابی زمانی و باز پروری مفاهیم و مصادیق مکانی و عقیدتی، چند الگوی شعری را در جامعه برجسته نمودند که یکی شعر سهراب سپهری بود و آن دیگر شعر احمد شاملو و شوربختانه به شعر اخوان حتا کمتر از شعر فروغ التفات شده است وادبیات و شعر نو را می توان بر سه بنیاد باب شدن، مد شدن و اندیشه شدن پایه گذاری کرد که شعر اخوان بر بنیاد اندیشه شدن است و چون جامعه آن زمان به سمت مدرنیته و بعدا" پست مدرن در حرکت است و مهم ترین تقابل با ادبیات اندیشه، معناگریزی و اندیشه گریزی می باشد بنابراین داشته های اخوان دچار یک ایستایی می شوند که تا به حال بازآفرینی خود را به دست نیاورده اند. شاید بتوان گفت یک جایگزینی زود هنگام و یک هم نشینی نا به هنگام به سرعت جای ادبیات پایه و بومی را گرفت که ارزش های ادبی موطن خویش از یادها برفتند.  پرسش از حامیان این پارادایم فکری این است که اگر چیره دستی اخوان در شعر حماسی است پس چرا پارامترهای آن در جامعه مشخص نشده است ؟ اگر پلی را بین شعر کلاسیک و نو زده است با درون مایه هایی اجتماعی و تاریخی پس جنبه های علمی و پژوهشی آن کجاست؟ اگر به نوعی نبوت و پیام آوری رسیده است پس این آمیزه های پیامبری از چه عقیده ای سرچشمه می گیرند و کدام هدف معین را در تاریخ ایران باستان و آرای عدالت خواهانه  دنبال می کنند؟ اگر ایشان دارای لحنی حماسی آمیخته با صلابت و سنگینی شعر خراسانی است و ترکیبات نو و تازه ای را خلق کرده است پس چرا شعرشان تنها در دو دهه ی(0 3 و 40) در جامعه داوم پیدا می کند؟ خودِ اخوان قافیه را دو کفه ی ترازو می داند که خواستار عدل است و هرگز با سلطه بودن را پذیرا نیست بلکه بر سلطه بودن را گزینش می کند پس مانیفست جهان شمول این گفتمان عدالت خواهی کجاست و یا چرا به طور عمده نگاشته نشده است ؟ اگر ایشان یک شاعر لیبرتی و ایرانی تبار است و جنبه های زبانی- تاریخی و باستانی  و شاید روح تاریخ ایران در شعرش نمادین  است پس چرا بسیاری از روشنفکران و هنرمندان امروزی به نگرش تازه ای از شعر آن نرسیده اند ؟ فکر می کنم این اگرها همه پرسش هایی است که هر هنرمند و شاعر بایستی از خویشتنِ خود داشته باشد تا الگوهای ادبی ما بهتر شناخته شوند . پرسش دیگرِ گفتار،میان شکافی شعر اخوان می باشد که در زوایایی به آن اشاره شد اما مهم ترین موضوع قابل بحث این است که زبان در شکل گیری شعرشاعر نقش مهمی را بازی می کند و فکر می کنم که شعراخوان دارای دو گانگی زبان است و همین دو گانگی زبان خود عاملی است که شعر اخوان را به جلو پرتاب نمی کند . شعر اخوان یک گام در پس دارد و گامی در پیش که این گامِ در پیش هم، وابسته و همبسته ی به شعر نیمایی است .به نظر می آید که اغلب قیاس هایی که فی مابین شعر اخوان ثالث با سایرین می شود و حتا شعر او را با باباطاهر و خیام هم نسبت داده اند وهم قیاس می کنند غلط باشد . نگاه این است که رویکردها ی اخوان ثالث با منوچهرآتشی همگرایی بیشتری را به تصویر و اثبات می رسانند . فرق بین آتشی و اخوان در این است که آتشی یک بوم گراست اما اخوان یک باستان گراست به گونه ای که آتشی منظرهای بومی و تاریخی مناسب و مرتبط و محدودتری را برای سُرایش انتخاب می کند اما گستره ی فکری اخوان و تعلق خاطر آن به تاریخ باستان و شعر کلاسیک و شعر نو بیشتر از آتشی است و میان شکافی شعرِ اخوان در همین جاست . میان شکافی  در شعر در چند حالت خود را نشان می دهد یا پلی را بین گذشته و حال می زند و یا گذشته و حال را به دو شق می کند و خود در میان این دو قرار می گیرد که یک چشم به گذشته دارد و چشم دیگربه حال می نگرد و در این میان هم ، آینده ی کار معین و مشخص نیست  و من فکر می کنم شعرِ اخوان از نوع و حالت دوم از میان شکافی باشد. البته نوعی میان شکافی هم هست که به معنی جدایی است و شاعر یکی از دو شق را انتخاب می کند که شاملو به این حالت نزدیکتر است .از این رو ، بهترین لقبی که امروزه برای شعر ایران می توان داشت این است که شعر ایران : «فرزندِ هیچ بن هیچ است» زیرا که هر شاعری که در زمان و مکان خارج می شود و به تاریخ می پیوندد نوستالژی و آرکائیک و تعابیری از این دست خوانده می شود بدون این که فلسفه ی مفاهیم و اصطلاحات را بدانیم و این تیشه بر ریشه ی خود زدن و به بیانی دیگر، این بنیان افکنی ها ، خود عاملی است که وجود و آن همگی ها را از فرهنگ و ادب ما ستانده است . یکی با داشته های تازه ی خود می رود و آن دیگری با داشته هایی تازه تر می آید و این پدیدارشناسی شعر رویکردهایی تازه تر  و حالتی ذاتی و نابه هنگام دارد پس هم از ذات ِ شعرصیانت کنیم و هم نابه هنگامی ها و به هنگامی های شعر راپرورش دهیم. اخوان ناشناخته ای شناخته است نه شناخته ای ناشناخته و من فکر می کنم خیلی از شناخته های اخوان نیاز به بازبینی دارد.         

به قلم: عابدین پاپی

------------------------

شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک    
telegram.me/chookasosiation
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
دانلود فصلنامه پژوهشی شعر چوک
www.chouk.ir/downlod-faslnameh.html 
دانلود ماهنامه‌هاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک
www.chouk.ir/download-mahnameh.html
دانلود نمایش رادیویی داستان چوک
www.chouk.ir/ava-va-nama.html 
سایت آموزشی داستان نویسی و ویراستاری خانه داستان چوک
www.khanehdastan.ir 
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك
www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان 
www.chouk.ir/honarmandan.html 
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
instagram.com/kanonefarhangiechook
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

ازشکاف تا میان شکافی شعرِ اخوان ثالث به قلم: عابدین پاپی

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692