چندی است هرکس بتواند پولِ دستی از بقالِ سرکوچه بگیرد و توانایی ساختنِ یک اکانت تلگرام و نهایتا یک ایمیل را داشته باشد، یک مسابقه ی داستان نویسی با جایزه های ارزنده راه اندازی می کند و بعد از اینکه داستان هایِ ملت را دریافت کردند، یکهو دیلیت اکانت کرده و دستِ نویسنده به هیچ جا بند نیست!
اصلا به چه کسی برمیخورد؟ چهارتا داستان هم از چهار نویسنده ی تازه کار دزدیده شود. بعدا هم در مجموعه داستان شان چاپ شود. اصلا چه کسی می فهمد؟ وقتی داور مسابقه ی داستان نویسی، داستانِ خودش را می بیند که ارسال شده؛ باید دیگران چه توقعی داشته باشند؟ نویسنده هم به خیالِ اینکه داستانش در مسابقه ای شرکت داده شده، آن را برایِ جایِ دیگری ارسال نمی کند و یکهو می بیند داستانش به نامِ کسِ دیگری برنده شده است. حالا ثابت کردن این موضوع هم کارِ حضرت فیل است و اصلا چه فایده دارد؟
بله ... چه فایده دارد مطرح کردن این موضوع، در مملکتی که شناخته شده ترین ترجمه هایش به نامِ مترجمانی چاپ می شود که وجود خارجی ندارند و دستِ مترجمانی که سال ها در این حوزه عرق جبین ریخته اند به جایی بند نیست.
باید به دادِ صنعت نشر رسید. باید یک مرجعی باشد که نظارت بر مسابقاتِ داستاننویسی داشته باشد. البته نه مثلِ مسابقه ای که یکی از دوستانِ ما شرکت کرد و جایزه اش چاپِ داستان در کتاب بود و در پایان هزینه ی چاپِ داستان را به زور از حلقومِ برگزیده ها درآوردند و گفتند:《 شناخته شدن هزینه دارد!》 و در اطلاع رسانی مجازیشان اعلام کردند:《 با رغبت پرداخت کردند... 》 و دوستِ بنده اعلام کرد:《ما غلط کردیم... مجبورمان کردند》.
یامسابقه ای نشود که با نامِ نویسندگانِ مطرح برگزار شود؛ در صورتی که هیچ اجازه ای از خانواده ی نویسنده ی مورد نظر گرفته نشده باشد.
و در پایان
دستِ آنانکه بی هیچ چشم داشت ، ودر راستایِ شناسایی استعدادهایِ جوان و انگیزه دهی به نویسندگانِ این مرز و بوم و فارغ از هرگونه جهت گیری سیاسی، مذهبی و نژادی می کوشند را، به گرمی می فشارم.