«دختر لر» اولین تجربه «روح انگیز سامی‌نژاد» در سینمای ایران «ریحانه ظهیری»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

بررسی عناصر روایی در مجموعه شعر «ابرمن» شاعر «صالح سجادی»؛ «غزال مرادی»

عبدالحسین سپنتا متولد ۱۲۸۶ تهران بود. وی در مدرسه‌ی سن‌لویی و مدرسه زرتشتیان تهران و نیز در اصفهان و کالج امریکایی تحصیل کرد و علاقه‌ی زیادی به تاریخ و ادبیات ایران باستان داشت. سپنتا سفرهایی به هند داشت و آثاری را منتشر نمود. در سال ۱۳۰۷ اولین روزنامه‌اش را با نام دورنمای ایران منتشر کرد. وی پس از سفر به ایران مجدداً به هند رفت.

 

آشنایی وی با سینما به‌طور تصادفی و از طریق اردشیر ایرانی صورت گرفت. پس از مطالعه در این زمینه بصورت تئوری، سناریو با نظر فنی اردشیر ایرانی نوشته شد. مشکل اساسی این دو در تهیه فیلم، انتخاب بازیگران بود که می‌بایست با زبان فارسی آشنایی می‌داشتند. پس از جستجوی بسیار، سرانجام همسر یکی از کارمندان استودیو بنام روح‌انگیز جهت ایفای نقش دختر لُر برگزیده شد. نقش‌های بعدی را هادی شیرازی و سهراب پوری ایفا می‌کردند و نقش‌های فرعی را خود سپنتا با تغییر صدا و لحن صحبت می‌کرد. پس از هفت ماه کار مداوم، نخستین فیلم ایرانی ناطق موجودیت یافت. از این فیلم بعدها بنام جعفر و گلنار یاد می‌شد. نقش اساسی در تهیه‌ی این فیلم، به سپنتا تعلق داشت، گرچه ساخته‌ی اردشیر ایرانی ذکر شد و در واقع کارگردانی هنری با سپنتا و کارگردانی فنی با اردشیر ایرانی بود. فیلم دختر لُر در مهر ۱۳۱۲ آماده نمایش شد و در ۳۰ آبان ۱۳۱۲ نمایش فیلم در سینما مایاک در خیابان لاله‌زار آغاز شد و با استقبال بی‌سابقه‌ای روبرو شد و پس از ۳۷ روز نمایش، موفقیت بی‌نظیری کسب کرد. سپس از دی ماه به مدت ۱۲۰ روز در سینما سپه اکران شد و حتی سال بعد یک ماه در سینما مایاک و ۵۰ روز در سینما سپه نمایش مجدد یافت و نمایش

سومی نیز در سینما سپه داشت. توفیق دختر لُر فیلم‌های صامت را از رونق انداخت.

سرگذشت تلخ اولین بازیگر زن سینمای ناطق ایران

اردیبهشت سالروز درگذشت روح‌انگیز سامی‌نژاد اولین بازیگر زن اولین فیلم ناطق سینمای ایران بود. روح‌انگیز سامی‌نژاد با نام اصلی صدیقه سامی‌نژاد سوم تیرماه سال ۱۲۹۵ در بم به دنیا آمد.

او پدرش را در دوران کودکی از دست داد و با مادرش زندگی می‌کرد. سامی‌نژاد در ۱۳ سالگی به ازدواج فردی به نام دماوندی درآمد و با او به هندوستان مهاجرت کرد.

دماوندی در استودیو امپریال فیلم بمبئی راننده اردشیر ایرانی صاحب این استودیو بود که بعدها «دختر لر» اولین فیلم ناطق سینمای ایران را با بازی سامی‌نژاد تهیه و کارگردانی کرد.

«دختر لر» در حالی ساخته شد که حدود ۴۰ سال از تولد سینما در دنیا می‌گذشت. تولید یک فیلم ناطق در ایران تا آن زمان امکان‌پذیر نبود. تا اینکه عبدالحسین خان شیروانی معروف به سپنتا، شاعر، نویسنده و روزنامه‌نگار در نیمه دوم دهه ۱۳۰۰ با هدف تحقیق در زمینه هنر و فرهنگ ایران باستان به هند رفت.

او در نهایت تصمیم گرفت وارد دنیای سینما شود و این کار را با نوشتن فیلمنامه «دختر لر» انجام داد.

«دختر لر» بر اساس داستان عامیانه «جعفر و گلنار» شکل گرفت. این فیلم درباره گلنار یک دختر لر در منطقه‌ای تحت کنترل راهزنان مسلح به فرماندهی قلی خان است. گلنار در قهوه‌خانه‌ای کار می‌کند و در آن‌جا با جعفر مامور دولت آشنا می‌شود و می‌خواهد با او ازدواج کند.

سپنتا پس از نوشتن فیلمنامه «دختر لر» سامی‌نژاد را برای بازی در نقش گلنار انتخاب کرد و در نهایت خودش نیز به نقش جعفر ظاهر شد. انتخاب سامی‌نژاد بیشتر به این خاطر بود که هیچ زنی قبول نمی‌کرد جلوی دوربین برود، چرا که آن زمان زنان در حجاب کامل بودند. ضمن اینکه خیلی‌ها استعداد این کار را نداشتند.

سامی‌نژاد بازی در «دختر لر» را پذیرفت و با سپنتا قراردادی چهل روزه امضا کرد، اما به دلیل نهایی نبودن فیلمنامه، دیالوگ‌ها و امکانات فیلمبرداری، کار ساختن فیلم هفت ماه کشید. ضمن اینکه سپنتا به خاطر لهجه غلیظ کرمانی سامی‌نژاد ناچار شد داستان «دختر لر» را به گونه‌ای تغییر دهد تا موضوع آن مربوط به ایالات و قدرت حکومت مرکزی ایران باشد.

در نهایت «دختر لر» پس از مشکلات بسیار آبان‌ماه سال ۱۳۱۲ در مایاک و سپه که دو سینمای معروف آن زمان تهران بودند، به نمایش عمومی درآمد و مورد استقبال قرار گرفت.

سامی‌نژاد سپس در فیلم «شیرین و فرهاد» ساخته سپنتا بود بازی کرد. او پس از بازی در این فیلم از دماوندی جدا شد و با نصرت‌الله محتشم از بازیگران سرشناس تئاتر ازدواج کرد. این ازدواج مدت زیادی به طول نکشید و محتشم در بازگشت به ایران او را غیابی طلاق داد.

سامی‌نژاد پس از ۱۸ سال اقامت در هندوستان به ایران بازگشت، اما برای ادامه کارش در سینما با مخالفت خانواده روبرو شد. او به خاطر آزارهایی که از خویشان و آشنایان و مردم دید بعد از دو فیلم دیگر هرگز حاضر نشد در فیلمی ایفای نقش کند.

سامی‌نژاد پس از بازگشت به ایران، گواهینامه سیکل اولش را گرفت و در وزارت بهداری به عنوان پرستار مشغول به کار شد و در تهران اقامت گزید. او پس از مدتی کار پرستاری را به کنار گذاشت و از طریق اجاره دادن طبقه اول خانه دوطبقه‌ای که خریده بود، گذران زندگی می‌کرد. ازدواج سوم سامی‌نژاد با یکی از بستگانش نیز شکست خورد و چون فرزندی نداشت حدود ۳۰ سال تنها زندگی کرد.

سامی‌نژاد سال ۱۳۴۹ در فیلم مستند «تاریخ سینمای ایران؛ از مشروطیت تا سپنتا» از مصائبی که در آن گذشت صحبت کرد و به تلخی گریست.

او دراین‌باره گفت: «به خاطر ناراحتی‌هایی که در موقع فیلمبرداری و بعد از آنچه از طرف فامیل و چه از طرف مردم

کشیدم، هرگز راضی نشدم در فیلم دیگری بازی کنم... هر موقع که از در شرکت می‌آمدیم بیرون، مجبور بودیم سه نفر مستحفظ داشته باشیم، یک شوفر و دو نفر کمک شوفر که شیشه پرت نکنن. هر جایی هم که می‌رفتیم یا باید یه چیزی سرمون می‌انداختیم کسی ما رو نشناسه...»

سامی‌نژاد ۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ در سن ۸۱ سالگی در تهران درگذشت در حالی که محققان و کارشناسان سینمای ایران بی‌خبر از او، معتقد بودند سال‌ها پیش در گذشته است. او در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

منابع:

شبکه اینترنتی آفتاب- تاریخچه‌ی سینما در ایران

خبرآنلاین



نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692