لباسیسم باطن و ظاهر در : جامعه/ عابدین پاپی

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

با تامل در نظام آفرینش و کائنات موجود در این دایره ی فهم و ادراک در می یابیم که همه موجودات دارای لباس باطن و لباس ظاهرند . در زبان شعر به این مقوله(لباسیسم باطن و ظاهر) فرم و محتوا می گویند. مهم این جاست که چگونه این لباس ظاهر و باطن در یک موجود اعم از انسان و ... شکل و بارور می شود . فلاسفه در مباحث فلسفی خود بر اصالت وجود و اصالت ماهیت تاکید دارند و اعتقادشان بر این است که انسان نخست به وجود می آید و بعد از وجود ، ماهیت آن بر اساس سیر تکاملی عمرش شکل می گیرد و برخی دیگر بر این باورند که انسان اول ماهیت می گیرد و بعد از آنست که وجودش در عالم امکان نمایان می شود . سعدی شیخ شیراز در مطلع غزل معروف تن آدمی شریف است ... می فرماید :

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

اگر آدمی به جسم است و دهان و گوش و بینی

چه میان نقش دیوار و میان آدمیت

در واقع شیخ بزرگ سعدی در این دوبیت ابتدا لباسیسم ظاهر آدمیت را بیان می کند و بعد به لباسیسم باطن انسان اشاره دارد . می توان پنداشت که سعدی ظاهر و باطن انسان را مکمل و به بیانی دیگر لازم و ملزوم همدیگر می دانند . در این دوبیت سعدی متناقض نماست (پارادکس ) و با مهارت خاصی توانسته مقوله ای بنام "وحدت اضداد را در ابیاتش ایجاد کند . بیدل دهلوی می فرماید :

جامه ی آزادی ساده نیست بر خود دوختن

سرو را زین آرزو در جمله اعضاء سوزن است

بیدل دهلوی (رحمه الله)در این بیت تاکید بر لباس ظاهر دارد و برای بدست آوردن این لباس، درخت سرو را برای جامعه تصویر می کند که چگونه و با چه رنج و مشقتی توانسته راست قامتی و آزادی و خرمی خود را بدست آورد . سرو تنها درختی است که لباسش از جنس سوزن است و بیدل در مصرع دوم کاملا" این فهم را برای مخاطب تصویر می کند و می خواهد که به مخاطب بگوید : اگر می خواهی آزاد و راست قامت بمانی ، لباس ظاهرت باید مثل سرو باشد. با کمی دقت در لباس سوزنی سرو در می یابیم که رویکرد رفتاری این درخت بر خلاف رویکر د رفتاری سوزن است . چرا که مقوله ی سوزن که در این بیت آمده ، به معنی رنج و مشقت در زندگی معنوی و اجتماعی است که درخت سرو برتن خود پذیرفته و برعکس رویکرد رفتاری سوزن به نمایش می گذارد . به بیانی دیگر سوزن های لباس سوزنی سرو روبه بیرون است ، با این که سوزن در تن می رود و رویکرد رفتاری اش درونی است ، ولی در تن درخت سرو معکوس جلوه می نماید ! دیگر نکته سیما و نفس آدمی است که این دو در جهت سیر تکاملی انسان بسیار موثر و کارگشایند . چه این که بدون یکی آن دیگری میسور نیست . البته هر کدام از این دو نیز نیاز به پوست اندازی دارند و اگر چه در معنی عامیانه از آن ها به ظاهر و باطن آدمی یاد می کنند ، ولی هر کدام دارای لباسی متفاوتند . به بیانی می نوان گفت لباس سیما و لباس نفس .

برای بدست آوردن نفس انسانی ، آدمی بایستی به آن لباس حقیقی دست یابد و لباس های واقعی جوابگو نیست . لباس سیما نیز برگرفته از همان لباس نفس می باشد که در چهره ی انسان تصویر می شود . از دیگر مواردی که دارای لباسیسم ظاهر و باطن است . می توان گفت خودنمایی طبیعت در چهار فصل سال است که به اشکال مختلف و متفاوت تصویر می شود و از خودنمایی آدم ها در جامعه به مراتب بشتر است و همین خودنمایی را آدمیان از طبیعت تبعیت می کنند . طبیعت در تربیت جامعه نقش اساسی دارد و یکی از این نقش ها لباسیسم ظاهر و باطنی است . به عنوان مثال لباس ماه فروردین در فصل بهار خود نمادی بارز برای الگو برداری و جامعه پذیری جامعه به شمار می آید و یا فصل پاییز که در شکل گیری و انضباط لباس ظاهری و با طنی افراد تاثیر اساسی دارد . در فصل زمستان برف ، لباس زمین است و یا لباس کوه و در پاییز برگ های رنگارنگ درختان خود نمادی از یک الگو طبیعی برای جامعه می باشند .

در فصل تابستان لباسیسم ظاهری افراد بر اساس آب و هوا شکل می گیرد ، چه این که در بندر عباس و یا بوشهر مردمان این خطه نوع پوشش ظاهریشان با مردمان اردبیل در همین فصل متفاوت است و البته در هر فصلی نوع پوشش های ظاهری در بین مردم متفاوت است ،چه این که آب و هوا و موقعیت و شرایط طبیعی و اقلیمی هر منطقه ای در هر فصلی تعیین کننده لباس ظاهری مردم آن منطقه است . بنابراین فصول سال در لباسیسم ظاهری مردم تاثیر بسزایی دارند . لباسیسم باطنی افراد نیز در فصول سال بر اساس روحیات باطنی طبیعت شکل می گیرد . پراکسیس های رفتاری طبیعت و فصول سال اعم از آواز جنگل ، رودخانه و دریا و امواج پر تلاطم دریا و اوازها ی متعددجانوران در زهدان در یا خود بیانگر شکل گیری لباسیسم باطنی افراد می شود . کویر و رفتارهای متفاوت روحی و روانی کویر که در اقصی نقاط ایران دیده می شود بخش وسیعی از لباسیسم شعری ، موسیقایی ، هنری و ..جامعه را شکل می دهند . اغلب آهنگسازان بوسیله ی همین رویکرد های رفتاری طبیعت آهنگ سازی کرد ه اند و به اصطلاح لباسیسم باطنی طبیعت و جامعه را آفریده اند . این لباسیسم ظاهر و باطن که ذکر آن رفت در میان مردم نیز مشهود است. ولی نوع و چگونه شکل گیری آن بستگی به بستر ها و محل زیست محیط دارد و دیگر نکته ادوار تاریخی و فرهنگی جامعه می باشد که این مهم را تثبت می کند .

با تورق تاریخ به عقب و وارد شدن به دایره ی زمانی و مکانی ازمنه های تاریخ و مثلا زمان هخامنشیان و حرکت روبه جلو تا مثلا قرن سیزدهم هجری ، آنچه مبرهن است و در این ازمنه ها پیداست ، نشانه ها و نمادهایی از لباسیسم باطنی است و این مهم را می توان درزبان و ادبیات ایران زمین جستجو کرد . به مانند لباسیسم باطنی ی زبان شعر رودکی یا فردوسی و یا لباسیسم باطنی ی زبان شعری مولانا و ابوسعید ابی الخیر و سعدی و حافظ...ولی با حرکت تاریخ و چرخش طبعت گون تاریخ که در پیچ و تاب های جاده عمر بشر عبور کرد و به امروز زسیده ، می توان گفت که امروز دیگر لباسی جز لباسیسم ظاهری وجود ندارد و به تعبیری دنیا دنیای ظواهر است . گفتمان مدرن و پست مدرن و شاید گفت با نضج و بارور شدن رنسانس و پیامدهای آن تا به امروز در جوامع ایستا و جوامع در حال گذار آنچنان بمب باران تبلیغاتی لباسیسم ظاهر را در تن و اذهان عموم آغاز کرده که دیگر هرنفس و هرنفسی نیاز به لباس ظاهر دارند .

وقتی به دنیای مجازی سفر می کنیم و به اصطلاح این کامپیوتر روشنفکر را روشن می کنیم ، حتی علم و دانش نیز لباسسم ظاهری است و این قدر ظاهر آرایی در این دنیای مجازی وجود دارد که دیگر دنیایی به نام دنیای حقیقی بی معناست و مثلا" می گویند بروید تو گوگل سرچ کنیدو صد سال تنهایی گابریل مارکز را بخوانید و یا بروید شمس تبریزی خودمان را بخوانید . وقتی سرچ می کنید مع الاسف با دنیایی پر از ظواهر مشوش و تحریک کننده تصادم داریم که دچار تشتت افکار می شویم و هدف اصلی نیز به فرعی رانده می شود . این دنیای نمادها و نمود ها که با مولفه های خاص خود سردمدار و سکاندار جامعه شده اند ، تنها لباسیسم ظاهری ما را شکل می دهند که با آن لباسیسمی که موضوع مقاله و در بخشی از متن مقاله به آن پرداختیم ، از زمین تا آسمان فرق دارد ....!!؟ چون جامعه ی دیروز لباسیسم ظاهر و باطن چامعه را آفرید و قله های بی بدیل خود نمادی ازاین فرایند هستند و جامعه امروز لباسیسم مغلط را که با روح و روان جامعه واز جنس جامعه و انسان نیست ، خلق نمود و به انسان ها گفت فقط نگاه کنید و انتخاب کنید اما بدون اراده و اختیار . و جامعه ی فردا نیز آبادی ی ناکجا آبادی است که مدغدغین جامعه روشنفکری جهان در حال پروسه مند کردن آنند ....!!؟؟

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692