مهارت و خلاقیت داستان گویی از ایده اولیه تا فیلمنامه کامل

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

"آن جونز" معتقد است ما به نحوی آموزش دیده ایم و شرطی شده ایم که نه احساس، بلکه فکر می کنیم. اساساً پس زمینه یا محل وقوع داستان به این دلیل انتخاب می شود که امکان احساس کردن را فراهم کند. مسئله آن جونز آن است که ما اگر خودمان را بشناسیم خواهیم دانست درباره چه چیزی بنویسیم.

چگونه داستان خود را انتخاب کنیم

کاترین آن جونز نویسنده کتاب راه داستان درباره جمله "درباره چیزی بنویسید که می شناسید" نظر دیگری دارد؛ "داستان خود را چگونه انتخاب کنیم؟ احتمالاً به شما گفته شده، درباره چیزی بنویسید که آن را می شناسید، درست است؟ نه، غلط است. "جورج لوکاس" هرگز به فضا سفر نکرد، اما داستان ارجینال او "جنگ ستارگان" بسیار موفق از آب درآمد. داستان خود را بر چه اساسی انتخاب کنید؟ بهترین توصیه این است؛ داستانی را انتخاب کنید که پیوند عاطفی محکمی با آن دارید. مردم به طور کلی به این دلیل فیلم تماشا می کنند یا داستان می خوانند که چیزی را "احساس" کنند".

"آن جونز" معتقد است ما به نحوی آموزش دیده ایم و شرطی شده ایم که نه احساس، بلکه فکر می کنیم. اساساً پس زمینه یا محل وقوع داستان به این دلیل انتخاب می شود که امکان احساس کردن را فراهم کند. مسئله آن جونز آن است که ما اگر خودمان را بشناسیم خواهیم دانست درباره چه چیزی بنویسیم.

کشف حقیقت یا نشان دادن واقیعت

جالب است که "رابرت مک کی" هم به نوعی با "آن جونز" هم عقیده است. او از زاویه دیگری سوراخی را که جمله ی "درباره ی چیزی بنویسید که می شناسید" برای نویسنده ایجاد می کند، نشان می دهد او می گوید طی سال ها همواره با دو نوع فیلمنامه ی ناموفق برخورد کرده، اول فیلمنامه ی بدی که "داستان شخصی" را بیان می کند. منظور مک کی از "داستان شخصی" تصویری واقع گرایانه از زندگی است که واقع نمایی را با حقیقت اشتباه می گیرد. نویسنده ی "داستان شخصی" معتقد است که هرچه واقعیت روزمره را دقیق تر ببیند، می تواند تصویر دقیق تری از حقیقت حوادث ارائه دهد. در واقع سوراخ مورد نظر مک کی زمانی شکل می گیرد که نویسنده فرق میان واقعیت دنیای بیرون و واقیعت دنیای درون داستان یا همان "حقیقت" را تمیز نمی دهد. این دامی است که بسیاری از نویسندگان و فیلم سازان جوان در آن گرفتار می شوند. فیلمی به غایت کُند و کسل کننده درباره ی جزئیات روزمره ی زندگی یک پیرزن هفتاد ساله ی مبتلا به آلزایمر می سازند و انتظار دارند که بیننده سراپا شوق تا پایان آن را دنبال کند و دست آخر بگوید "عجب فیلمی! عین زندگی واقعی بود". و اگر مخاطب طی یک جمله بگوید "این که داستان نداشت"، او را متهم به سندروم هندی پسندی یا خوش بینانه تر هالیوود زدگی کرده و فیلم خود را در ادامه ی شاهکارهای بزرگان اروپایی مثل آنتونیونی می دانند. نکته مغفول از نظر فیلم ساز جوان آن جاست که جزئیات واقعی زندگی زمانی در یک فیلم کارآمد است که به حقیقت اصلی در پشت، در ماورا، در درون و در زیر سطح ظاهری چیزها اشاره کند. کار نویسنده کشف حقیقت است نه بیان واقعیت. حقیقتی که در پس واقعیت های روزمره قرار دارد.

بسیار پیش می آید که داستانی را بخوانید و به نویسنده اش بگویید "این اصلاً قابل باور نیست" و نویسنده فوراً در جواب بگوید "من این را از روی یک ماجرای واقعی یا یک شخصیت واقعی نوشته ام" هر وقت این جمله شنیدید بدانید که با نویسنده ی نابلدی روبه رو هستید. مسئله این نیست که یک ایده از واقعیت خارجی الهام گرفته شده یا از توهم ناشی از تب بالای چهل درجه، ایده باید در دوران زایمان داستان تبدیل به حقیقتی مسلم و قابل باور برای مخاطب شود. "هری پاتر" یک حقیقت مسلم است که واقعیت خارجی ندارد، اما همه ی بچه ها و بزرگترها آن را باور می کنند.

تقلید از موفقیت های تضمین شده

بسیاری از نویسندگان تازه کار برای شروع داستان یا سراغ راه اول می روند یعنی تجربیات شخصی و آن چه که می شناسند، یا سراغ راه دوم یعنی تقلید و گَرته برداری (و نه الگوبرداری) از داستان های موفق. در واقع این کار ناشی از ترس نویسنده از عدم توانایی اش در امر خلاقیت است. ترس سم کشنده و اعتیادآور یک نویسنده است. بسیاری از نویسندگانی که در گام های اول خلاقیت خود را نادیده گرفته و دست به تقلید زده اند، کمر به نابودی اعتماد به نفس و خلاقیت خود می بندند. این گرته برداری ها که در کشور ما یک بیماری فراگیر، معقول و مورد حمایت است، بسیاری از بی استعدادها را سودای نویسندگی بخشیده و معدود استعدادهای واقعی را می خشکاند. برای این که چنین اتفاقاتی نیافتد باید سراغ اصل پرسش های بنیادین برویم.

اصل پرسش های بنیادین

در واقع هر دو مسیر بالا به نوعی غلط است. تنها یک راه برای خلق یک داستان واقعی وجود دارد؛ طرح پرسش های بنیادین. نویسنده وقتی به واقعیتی تکان دهنده یا تجربه ای شخصی و منحصر به فرد در زندگی اش برمی خورد یا حتا اگر درون مایه یا پیرنگ یا صحنه ای از یک فیلم یا داستان او تحت تأثیر قرار می دهد و هر کدام از این دو را خمیرمایه ای مناسب برای شروع یک داستان می داند باید در وهله ی اول نکته ی مورد اشاره ی آن جونز را مد نظر قرار دهد "داستانی را انتخاب کنید که پیوند عاطفی محکمی با آن دارید"، داستانی که شور نوشتن را در شما برمی انگیرد و مثل مولکول های گاز در درون یک کپسول به عواطف شما ضربه می زند تا جایی که از درون شما سرریز شود. نویسنده وقتی دست به کار یک داستان موفق می شود که به قول "مک کی" می خواهد تماشاگر را لمس کند. یعنی قصه ای بیافریند که تمام بینندگان در سراسر دنیا آن را با درون شان لمس کنند و تا این اتفاق برای نویسنده نیافتد برای تماشاگر محال است. برای این که چنین اتفاقی برای نویسنده بیافتد، نویسنده باید داستانی جهان شمول خلق کند. برای خلق یک داستان جهان شمول نیازمند داشتن دغدغه های فراگیر هستیم و جایگاه دغدغه های فراگیر فقط و فقط در عمیق ترین لایه های وجود آدمی است؛ غریزه، فطرت و بالاتر از همه روح. این جاست که ما باید تبدیل به کاوش گر روح مان شویم و به تاریک ترین دالان های وجودمان سرک بکشیم و بعد آن پرسش بنیادین و بسیار ساده را از خودمان بپرسیم؛ "چه می خواهی؟". به قول آن جونز این تنها جواب یا جواب نهایی و همیشگی نیست؛ صرفاً جوابی است که روح مان حالا و در همین لحظه به ما می دهد، اما این جواب می تواند حاوی دغدغه ای فراگیر و جهانشمول باشد.

در نتیجه دو روش بالا یعنی "آن چه می شناسیم" یا "آن چه در داستان های دیگران کشف می کنیم" می تواند روش های درستی برای انتخاب داستان باشد، اما در صورتی نیاز حیاتی و درونی خودمان را نسبت به آن ها کشف کنیم و این ممکن نیست مگر از طریق پرسش بنیادین. یافتن یک ایده ی اولیه ی مناسب اولین گام نوشتن داستان است. حالا دو سوال مطرح می شود؛

اول، چگونه سر و کله یک ایده داستانی در ذهن ما پیدا می شود؟

دوم، ویژگی های یک ایده مناسب چیست؟

 

لینک

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692