عصمت حسینی. لیسانس زبان و ادبیات فارسی. متولد ۱۳۳۵ . آبادان
دومجموعه داستان چاپ شده:
۱: بخواب تا من حرف بزنم. سال ۱۳۸۴
۲: آن دست پل ۱۳۹۲
تقریبا نیمی از داستان های هر دو مجموعه با پس زمینه یا محوریت جنگ هستند.
سعی کرده ام نگاهی واقعی تر به شرایط جنگ و جبهه داشته باشم. بدور از شعار و حماسه سازی های خاص شرایط جنگی. برای مثال:
۱: سربازی برای رهایی از جبهه و در شرایط بسیار سخت عملیات, به پای خود شلیک میکند تا از جبهه خلاصی یابد. به این هدف میرسد اما عذابی تازه به جانش می افتد و آن احترام دروغینی است که مردم بیخبر, بعنوان یک جانباز به او میگذارند.
۲: محتویات گاوصندوق شرکتی رها شده در خرمشهر را یکی از کارمندان همان شرکت, به سرقت میبرد چون اطمینان دارد این دزدی به پای سربازان دشمن گذاشته می شود.
۳:رزمنده ای تصمیم میگیرد اولین روز مرخصی اش را در خانه خودشان در خرمشهر بگذراند . خانه ای رها شده .اما همان شب خانه در بمباران هوایی ویران میشود و جنازه رزمنده در خانه خودش پس از سالها به استخوانی تبدیل شده و.....
سایر مسایل انسانی, اجتماعی,
۱:نقطه مقابل مسخ کافکا: یک حیوان به مرور تبدیل به انسان میشود و......
داستانهای تمثیلی:
قفس مرغ رها شده در جنگ, نماد شهری محاصره شده و...ماجراهای مربوطه
سایر داستانها مربوط به مسایل شهری و نگاه های متفاوت آدمها به مسایل است.
عشق...کینه....خودخواهی...