• خانه
  • داستان «بوی کافور قرمز» نویسنده «گلبرگ فیروزی»

داستان «بوی کافور قرمز» نویسنده «گلبرگ فیروزی»

داستان «بوی کافور قرمز» نویسنده «گلبرگ فیروزی»

golbarg firoozi

مثل هرروزداخل کافه نشسته بودم و به  صندلی خالی همیشگی نگاه می‌کردم، اما انگار آن ‌روز کسی روی صندلی نشسته بود، کسی که برق نگاهش را می‌شناختم و سالها با آن زندگی کرده بودم؛ با همان چشمهایی به من‌ زل زده بود که از حسرت نداشتنش دلم آب می‌شد واین حسرت مثل ذراتی به درشتی شبنم از انگشت روزگارم چکه کرده بود؛ خیره به چشمهایم گفت: «باز که تنها اومدی اینجا، خسته نمی‌شی از این‌همه تنهایی!»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692