• خانه
  • چند داستان کوتاه از «ازوپ» مترجم «آرزو کشاورزی»

چند داستان کوتاه از «ازوپ» مترجم «آرزو کشاورزی»

چند داستان کوتاه از «ازوپ» مترجم «آرزو کشاورزی»

arezoo keshavarzi

دوشیزه و سطلش


شیر دوشی در مسیر روستا قدم می‌زد و سطل شیری روی سرش می‌برد. او از مزرعه خود به روستا می‌رفت تا این شیر را بفروشد. همان‌طور که او در مسیر راه می رفت، شروع به رویاپردازی کرد.
این سطل شیر را در روستا خواهم فروخت. با پولی که می‌گیرم باید حداقل سیصد تخم مرغ بخرم.

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692