بیآنکه خود دلیلش را دریابم، از احساسی مرموز برآشفته شده بودم، چیزی گنگ و دردناک آزارم میداد. ناگهان کتاب از انگشتان خستهام فرو افتاد. دردی جانکاه و ناگهانی که پیدا نبود از کجا سر برآورده بود بر دلم چنگ میزد.
بیآنکه خود دلیلش را دریابم، از احساسی مرموز برآشفته شده بودم، چیزی گنگ و دردناک آزارم میداد. ناگهان کتاب از انگشتان خستهام فرو افتاد. دردی جانکاه و ناگهانی که پیدا نبود از کجا سر برآورده بود بر دلم چنگ میزد.