پشت میز نشسته بودم و به تابلوی نقاشی بالای میز مطالعه خیره شده بودم. خودم را در کوهای بهم چسبیده تابلو جستجو می کردم. یکی از کوه ها بلند قامت تر و مستحکم تر از بقیه در وسط تابلو دیده می شد. ابرهای سفید گلوله گلوله به هم گره خورده بودند و دورتا دور قله این کوه بلند قامت را پوشانده بودند.