«دوچرخه، عضله، سیگار» جواهری پنهان در مجموعه داستانهای کوتاه ریموند کارور است. در این داستان کوتاه، نویسنده در مورد رابطه پدر و پسر و چگونگی سوگیری آن پس از تجربه مشترک یک درگیری مینویسد. این داستان در عین کوتاهی، به چهار بخش تقسیم میشود که در هر قسمت ارتباط تلویحی متن با عنوان داستان نمایان میشود.