بیست سالم بود، که با همسرم و بچۀ ده ماههام به کرج نقل مکان کردیم تقریباً سه سال بعد دومین فرزندم هم به دنیا آمد؛ ولی هرگز شوق ادامه تحصیل رهایم نکرد، و مجبور شدم شرطِ همسرم را بپذیریم و در منزل پدرم با کمک مادرم به تحصیل ادامه دادم پسر اولم هم دبستان میرفت،