1
هوا هنوز کاملا تاریک نشده بود و لکه های آبی و سفید تو آسمان پراکنده بود و گهگاهی دانه هایی ریز ریز برف پایین می آمد و بعد انگار غیبشان میزد. صدای باد می زد تو گوشش و دانه های ریز برف را پرت می کرد توی صورتش.
1
هوا هنوز کاملا تاریک نشده بود و لکه های آبی و سفید تو آسمان پراکنده بود و گهگاهی دانه هایی ریز ریز برف پایین می آمد و بعد انگار غیبشان میزد. صدای باد می زد تو گوشش و دانه های ریز برف را پرت می کرد توی صورتش.